>
Fa   |   Ar   |   En
   پارادایم حکمت و نقش آن در تعامل علوم  
   
نویسنده
منبع نشريه دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تبريز - 1382 - دوره : 46 - شماره : 186
چکیده    اعتقاد به تعامل و تفاعل همه علوم، اعم از علوم بشری و معارف منتج از سرچشمه وحی و شرایع، یکی از مبادی نسبی گرایی است. برای بررسی صحت و سقم این داد و ستد، در این مقاله به بحث در مورد«پارادایم حکمت» از دیدگاه اسلامی پرداخته شده است. دو تجربه ناموفق اندیشمندان برای برقراری ارتباط بین کلی گرایی حکمت و جزئی نگری دانشهای تجربی، یعنی: رویکرد به قیاس و کلی نگری، و استقراء و جزئی نگری مطرح شده، و ناکامی مکاتب مختلف در تلفیق این دو نگرش مورد بحث قرارگرفته است. سپس، با توجه به تعامل و تفاعل بین علوم بشری، بر ایده های بازگشت به کلی گرایی در قالب های نظیر: فلسفه علم، نظریه عمومی سیستم ها، سیمیوتیک( نشانه شناسی) و هرمنوتیک مروری کرده ایم، و در نهایت: تعامل«وحدت حکمت» و « کثرت علوم» را در فرهنگ اسلامی در بسترهایی چون: پارادوکس قرآن و فرقان، صراط و سبل، دین و شرایع، ناس و زمر، و مقوله عدم تجزی در اجتهاد شیعی به عنوان نظریه راهبردی فرهنگ اسلامی برای رتق و فتق این چالش فکری معرفی نموده ایم.
کلیدواژه پارادایم، حکمت، قیاس، استقراء، تعامل علوم، وحدت، کثرت
آدرس
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved