>
Fa
  |  
Ar
  |  
En
مبانی هستیشناختی و معرفتشناختی موثر در نظریه تعریف در فلسفه سهروردی
نویسنده
اکبری رضا
منبع
شيخ اشراق و دنياي جديد - 1401 - دوره : 1 - شیخ اشراق و دنیای جدید - کد همایش: 01221-85889 - صفحه:0 -0
چکیده
سهروردی معتقد است که تعریف متشکل از جنس و فصل، یا جنس و اعراض نیست، بلکه صرفاً از طریق خوشهای از اعراض شیء میسر است. این نظریه برآمده از مبانی هستیشناختی و معرفتشناختی در فلسفه اوست. برخی از مهمترین مبانی عبارتاند از (1) جهان متشکل از نور و ظلمت است؛ (2) جسم بسیط است؛ (3) فصل وجود ندارند؛ (4) نفس انسان نور است؛ (5) ادراک به روش واقعگرایی مستقیم تحقق مییابد. از نظر سهروردی، جهان متشکل از ظلمت (عالم ماده) و نور است. در عالم ظلمت، جسم امری بسیط است که با هیئتهای ظلمانی تحقق دارد و همراهیِ هیئتهای ظلمانیِ مختلف با جسم سبب تحقق اجسام گوناگون میشود. بنابراین، چیزی به نام فصل به عنوان امری ذاتی که بتواند در تعریف قرار گیرد بیمعنا خواهد بود. همچنین ذکر کردن جسم، که میان همه موجودات مادی عالم مشترک است، به عنوان جنس بیفایده است. مبنای معرفتشناختی او واقعگرایی بیواسطه است. سهروردی معتقد به موجود شدن حقایق ماهوی در ذهن نیست. از نظر او، در مقام ادراک، رابطهای مستقیم میان فاعل شناسا و متعلق شناسایی حاصل میشود. در عالم ظلمت، نفس به عنوان نور سپهبد هیئتهای ظلمانی یک شیء را روشن میکند. بر این اساس، هر نوع تعریفی در مورد اشیای مادی دربرگیرندۀ خوشهای از ویژگیهای غیرذاتی است که در کنار هم میتوانند آن امر را معلوم سازند. شناخت موجودات نوری، همچون شناخت اشیای مادی، از طریق ارتباط بیواسطه با آنها خواهد بود؛ اما به دلیل نورانیتِ نفس به عنوان فاعل شناسا و نورانیت متعلق شناسایی، شناخت از طریق حضور حاصل میشود.
کلیدواژه
سهروردی، واقعگرایی بیواسطه، نظریه تعریف
آدرس
, iran
پست الکترونیکی
rezaa.akbari@gmail.com
Authors
Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved