شیخ روشنایی و سرکوبِ نابینایان: نقدی بر بنیاد دوگانه نور و ظلمت در فلسفه شیخ اشراق با ملاحظۀ مطالعات جدید معلولیت
|
|
|
|
|
نویسنده
|
پورمحمدی نعیمه
|
منبع
|
شيخ اشراق و دنياي جديد - 1401 - دوره : 1 - شیخ اشراق و دنیای جدید - کد همایش: 01221-85889 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
در مطالعات جدید معلولیت، معلولیت از جمله نابینایی، به عنوان یک هویت اجتماعی، یا سبک زندگی یا تجربه بشری یا تنوع بدنی و ذهنی و روانی شناخته میشود و با هر گونه دوقطبیسازی از نظر سلامتی و معلولیت و در پی آن ارزشگذاریهای دوگانۀ اخلاقی و معرفتی و زیباییشناختی سرسختانه مخالفت میشود. ایده من این است که سهو و خطای فلسفه اشراق در بازتولید یک جامعه سالمسالار و معلولیتستیز بسیار زیاد بوده است؛ فلسفهای که خود را حکمت اشراقی به معنای درخشندگی و برآمدن آفتاب برای اهل اشراق و روشنایی مینامد؛ حکمتی که موجودات را به دو دسته کلی نورانی و ظلمانی تقسیم میکند و به وضوح سلسلهمراتب هستیشناختی و معرفتشناختی و ارزششناختیای میان موجودات ایجاد میکند که صرفاً بر اساس مقوله شدت و ضعف در نور است؛ خردی که کاملترین موجود را، بر پایه بهرهمندی تام و تمامش از نور، نورالانوار مینامد، و بر این اساس، کمال و نقص موجودات بر پایه نزدیکی یا دوری آنها از نورالانوار تعیین میشود؛ فلسفهای که این مسئله حتی در نام آثارش از جمله حکمة الاشراق، اللمحات، الهیاکل النوریه، طوارق الانوار، البارقات الالهیه، لوامع النور، الدعوه الشمسیه نیز به وضوح جا باز کرده است. من فکر میکنم شیخ روشنایی رسماً فلسفهای آورده است برای روشنبینان و عملاً دستهای از انسانها را که داری معلولیت نابنیاییاند در خوشبینانهترین حالت حذف و طرد کرده است، اگر نگوییم که به صورت نظاممند به هویت آنها تجاوز کرده و آنها را به شکل سیستماتیک سرکوب کرده است. این حجم از انحصارخواهی در تجربه بشری در تاریخ فلسفه کمنظیر است. به راستی، فلسفه شیخ روشنایی برای دستهای از انسانها با ویژگی نابینایی که دنیایشان پر از رنگ و طرح و نقشهای خیالی اما بدون نور و درخشندگی است، چه حرفی برای گفتن دارد؟
|
کلیدواژه
|
شیخ اشراق، مطالعات معلولیت، نابینایان، نور و ظلمت
|
آدرس
|
, iran
|
پست الکترونیکی
|
naemepoormohammadi@yahoo.com
|
|
|
|
|