>
Fa
  |  
Ar
  |  
En
نقدی بر سیاست هویت از منظر درهمتنیدگی (اینترسکشنالیتی) به همراه مطالعه موردی جنبش زنان و قومیت در آذربایجان
نویسنده
بازرگان شیوا
منبع
همايش بين المللي هويت ايرانيان - 1402 - دوره : 1 - همایش بین المللی هویت ایرانیان - کد همایش: 02221-93972 - صفحه:0 -0
چکیده
این مقاله از چارچوب نظری درهم تنیدگی برای تحلیل سیاست هویت استفاده می کند. در چارچوب فهم جنبش های اجتماعی از درهم تنیدگی، سه نقد مهم نسبت به سیاست هویت وجود دارد؛ اول آن که سیاست هویت جدایی گرا و چندپاره است. دوم، سیاست هویت برای شناسایی فرهنگی در مقایسه با بازتوزیع اقتصادی، ارزش بیشتری قائل است. به عبارت دیگر، گروه ها با ادعای سیاست هویت خواهان شناسایی منافع مضیق خود هستند تا آن که به دنبال تعهد گسترده تر رفاه اجتماعی باشند. سوم، سیاست قربانی بودگی را رواج می دهد. افراد بهطور اساسی، سیاست هویت را بر مبنای وضعیت قربانی خود مانند زنان، سیاهان، معلولان و... تعریف می کنند که مبنای ادعای جداگانه آنها برای شناسایی است. ادعاهای سیاسی تنها بر مبنای قربانیبودگی است و شامل ارزش های دیگری نمیشود. موضوع اصلی در این مقاله، نقد ساختار ذات گرایانه، ثابت و انحصاری سیاست هویت است که سیالیت و قابلیت تغییر و انتقال هویت ها را نادیده گرفته و منجر به چندپارگی و به حاشیه راندگی برخی از افراد و گروه ها در جنبش های اجتماعی می شود. در همین راستا است که درهم تنیدگی از نگرش ضدذات باوری که با آن پیوند نزدیکی دارد، متمایز است. برای مثال، زنان متعلق به گروه های اقلیت با نگرش ضدذات باوری، فمینیسم را از سویی به خاطر عدم حضور موثر گروه های مختلف زنان و از سوی دیگر به دلیل ادعای نمایندگی همه زنان نقد کرده اند. هدف این مقاله، نقد سیاست هویت و معرفی سیاست هویت جایگزین با عنوان سیاست نامتقارن است که ذات گرا نیست، درهم تنیده و پویا بوده و هویت ها بهعنوان فاعلان سیاسی جمعی و ائتلاف های آگاهانه درک می شود که فضا را برای هویت فردی نیز باز می گذارد. همچنین، در این مقاله به بررسی رابطه بین جنبش زنان و قومیت در آذربایجان در چارچوب نظری درهم تنیدگی پرداخته می شود تا نوع سیاست هویت غالب بر این دو جریان مشخص سازد.
کلیدواژه
سیاست نامتقارن، درهم تنیدگی، جنبش زنان، جنبش قومی
آدرس
, iran
Authors
Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved