>
Fa
  |  
Ar
  |  
En
بررسی باستان شناسی استقرارهای اشکانی و ساسانی دشت سرخس، خراسان رضوی
نویسنده
بهروزی فر داود
منبع
بيستمين همايش سالانه باستان شناسي ايران - 1401 - دوره : 20 - بیستمین همایش سالانه باستان شناسی ایران - کد همایش: 01230-25112 - صفحه:0 -0
چکیده
اهداف پژوهش میدانی انجام شده عبارت است از: 1. تهیهی نقشهی راههای باستانشناسی منطقهی شمال شرق ایران خصوصاً سرخس و ارائهی راهکارهایی جهت ادامهی فعالیتهای باستانشناختی و حفاظتی در منطقه. 2. خوشهبندی استقرارهای اشکانی و ساسانی بر اساس وسعت و مساحت استقرارها و موقعیتیابی آپاوارتاکن و شهر مرکزی آن دارا بر اساس اسناد، متون تاریخی، شواهد و مدارک باستانشناسی. سرخس بهوسیلهی عبدالله بن خازم سلمی در زمان حکومت عثمان فتح شد (یعقوبی 1362، ج2: 87). در اوایل قرن چهارم هجریقمری ابن فضلان (ابن فضلان 1355: 62) و ابواسحاق ابراهیم اصطخری، سرخس را شهری آبادان، کمآب و بهواسطهی خاک مناسب با کشاورزی خوب میداند (اصطخری 1368: 211). مولف ناشناس کتاب «حدودالعالم» که متعلق به سال 372 هجریقمری است مینویسد: «سرخس شهری است بر راه و اندر میان بیابان نهاده، جای کشت بسیار است و مردمانی قوی ترکیب، جنگی و خواستهی ایشان شتر است» (حدودالعالم 1363: 388). ابن خردادبه در کتاب مسالک و ممالک وجود فضل بن سهل سرخسی، وزیر با تدبیر مامون خلیفهی عباسی را در آبادانی شهر سرخس بیاثر ندانسته است (ابن خردادبه 1371: 211). مقدسی در قرن چهارم هجریقمری، سرخس را پناهگاه نیشابور، دروازهی خراسان، شهری بزرگ، بسیار آباد و پرنعمت توصیف کرده که به سبب واقعشدن در مسیر جادهی ابریشم هیچگاه روی کمیابی به خود ندیده و از لحاظ تقسیمات کشوری چنان آباد و پر جنبوجوش به نظرش آمده که در شک افتاده آیا آن را استان بخواند یا ناحیه و نیز مرکزش را شهر بگوید یا قصبه (مقدسی 1361، ج 2: 456). جیهانی، مولف کتاب اشکالالعالم نیمهی دوم قرن چهارم هجریقمری مینویسد: «سرخس شهری است میان مرو و نیشابور در زمین «هامون» بدان جا آب روان نیست. مگر آب جوی هرات که در سالی چند روز آن جا رسد و جملهی ایشان، از آب باران است و برکهها از آب چاه و آن (سرخس) شهری است که در بزرگی یک نیمهی «مرو» باشد و بهغایت آبادان است و نعمتهای فراخ، هوای آن تندرست است و بیشتر نواحی آن مرغزار و گرداگرد آن اعراب باشند، آبهای ایشان از چاه است، آسیاب ایشان بر چهارپایان از شتر، گاو و بناهای ایشان از گل است» (جیهانی 1361: 9). یاقوت حموی مولف کتاب معجمالبلدان در اوایل قرن هفتم هجریقمری، سرخس را چنین توصیف کرده است: «سرخس شهری است قدیمی از شهرهای خراسان بزرگ و پهناور که بین نیشابور و مرو در وسط راه قرار گرفته، فاصلهی آن تا هر یک از دو شهر شش منزل است و آن شهری است تشنه که در آن آب پیدا نمیشود مگر آب چاهها که بسیار گواراست و در آن نهر جاری وجود ندارد مگر نهری که در قسمتی از سال جاری میگردد و دائمی نیست و آن زیادی آبهای هرات است. زراعت آنجا دیمی است و آن شهری است که خاکی نیکو دارد و اغلب آن سرزمین چراگاه است و کم قریه است» (حموی 1995: 208). حمدالله مستوفی مورخ نیمهی اول قرن هشتم حدود یکصد و بیست سال بعد از حملهی مغول دربارهی سرخس میگوید: «سرخس از اقلیم چهارم است که افراسیاب ترک ساخت، دور باروش پنج هزار گام است و قلعهی محکم از خاکریز دارد و هوایش گرمسیر است و آبش از رودخانهای که از هرات میآید و عظیم، نیکو و هاضم و از میوههایش انگور و خربزه نیکوست. در حدود همین زمان بوده است که سرخس از لحاظ بافتن چادرهای زنانه و نوارهای زربفت ابریشمی در خراسان بزرگ شهرتی بسزا داشته» (مستوفی 1381: 295) و نیز حافظ ابرو آن را در زمان حکومت شاهرخ تیموری جزء بلوکات بلخ به حساب آورده است (حافظ ابرو 1370: 29). لسترنج مینویسد: «شهر سرخس در کنار کوتاهترین راه طوس به مرو بزرگ در ساحل راست، یعنی ساحل شرقی رودخانهی مشهد واقع است. این رودخانه را امروز «تجند» گویند» (لسترنج 1377: 421). به سیمای جغرافیایی سرخس تا قرن نهم هجری پرداخته شد. این شهر چون در موقعیت مناسبی قرار داشته، همهی سیاحان و جغرافیدانانی که به خراسان آمدهاند از آن سخن گفتهاند و تقریباً اوضاع کلی آن در همهی قرون نهگانه و بلکه تا عصر قاجار با اختلاف کمی یکسان بوده است. اعتمادالسلطنه یکی از رجال متمول دورهی قاجار است که توصیف جغرافیایی نسبتاً مفصلی دربارهی سرخس نوشته است (اعتمادالسلطنه 1367: 21). در سال 1328 هجری شمسی برابر با 1949 میلادی بهمنظور بررسی و شناسایی استقرارها و غارهای دورههای پارینهسنگی و فرا پارینهسنگی در شمال شرق ایران، توسط هیئت دانشگاه پنسیلوانیا به سرپرستی کارلتون استانلیکون غارهای مزداوند و بزنگان در دشت سرخس مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. استانلیکون ساکنان غارهای مزداوند و بزنگان را مربوط به دورههای پارینهسنگی میانه و فرهنگ موسترین در حدود 45 هزار سال پیش دانست که گروهی شکارگر بودند (واندنبرگ 1348: 14). عزتالله نگهبان استاد دانشگاه تهران بهاتفاق تنی چند از دانشجویان رشتهی باستانشناسی، تعدادی از استقرارهای تاریخی در شمال شرق خراسان را بررسی و شناسایی کردهاند. این بررسی، بررسی شمال شرق خوانده شد و در سال 1345 هجریشمسی (1966 میلادی) انجام شده که گزارش منتشرنشدهی آن تحت عنوان بررسی شمال شرق تالیف یحیی کوثری و علیاکبر سرفراز در مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی کشور موجود است (نگهبان 1345: 1). سپس حسین عباسزاده به بررسی و شناسایی دشت سرخس در سال 1376 هجری شمسی پرداخته است و 35 استقرار را مورد بررسی و شناسایی قرار داده است (عباسزاده 1376: 123). پس از آن میراث فرهنگی خراسان رضوی اقدام به ثبت بناها و استقرارها در دشت سرخس نموده است (آرشیو آثار ثبتی میراث خراسان رضوی). در اسفند سال 1399 هجریشمسی بهمنظور ادامهی بررسیهای روشمند و ادامهی شناسایی استقرارهای این دشت، طرح بررسی و شناسایی باستانشناختی استقرارهای اشکانی و ساسانی دشت سرخس را به سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خراسان رضوی و پژوهشکدهی باستانشناسی کشور پیشنهاد شد که مورد موافقت با مجوز فعالیت میدانی قرار گرفت. مجوز بررسی باستانشناسی استقرارهای اشکانی و ساسانی دشت سرخس با شمارهی 99108156 در تاریخ 16/12/1399 از تاریخ 25/12/1399 لغایت 8/2/1400 صادر گردید. پژوهش حاضر نخستین و مستندترین گام باستانشناسی دورهی اشکانی و ساسانی در دشت سرخس است.
آدرس
, iran
Authors
Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved