بررسی رابطه ی بین مسئولیت اجتماعی و رفتار تسهیم دانش با نقش میانجی هویت سازمانی و تعدیل کنندگی جمع گرایی کارکنان اداره کل منابع طبیعی استان گلستان

هدف از این مقاله بررسی رابطه ی بین مسئولیت اجتماعی و رفتار تسهیم دانش با نقش میانجی هویت سازمانی و تعدیل کنندگی جمع گرایی می باشد .برای بررسی این رابطه از مدل مفهومی مریم فاروق و همکاران در سال 2014 استفاده شد. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی می باشد . جامعه ی آماری این پژوهش کارکنان اداره کل منابع طبیعی استان است و حجم نمونه ی مورد بررسی طبق جدول مورگان و با توجه به حجم جامعه ی آماری، 140 نفر می باشد که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند . متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد مسئولیت پذیری اجتماعی و پرسشنامه هویت سازمانی و پرسشنامه تسهیم دانش و پرسشنامه جمع گرایی مریم فاروق (2014) سنجیده شد .جهت آزمون پایایی این پژوهش از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده و روایی پرسشنامه بر اساس نظر استاد راهنما و نیز با استفاده از تحلیل عاملی انجام شد . پس از انجام تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از جمع آوری داده ها به کمک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار pls تمامی فرضیه ها بجز فرضیه های 1 و 7 و 9 تایید گردید. بنابراین بین مسئولیت اجتماعی نسبت به جامعه و هویت سازمانی رابطه معناداری وجود ندارد . جمع گرایی، رابطه ی مسئولیت اجتماعی نسبت به محیط و نسبت به کارمندان و هویت سازمانی را تعدیل نمی نماید . اما بقیه فرضیات پذیرفته شدند . بنابراین با تقویت مسئولیت اجتماعی طبعاً هویت سازمانی تقویت می گردد و نیز در نهایت منجر به بهبود رفتار تسهیم دانش می گردد. در این میان جمع گرایی نیز نقش تعدیل کنندگی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی نسبت به جامعه و مصرف کننده و هویت سازمانی دارد.

presence of a link between social responsibility and raftar contribution to danesh with the inscription of mianji, the identity of sazmani and the modification of the collection of karkanan, the management of all natural sources of golestan

the purpose of this article is to investigate the relationship between social responsibility and knowledge sharing behavior with the mediating role of organizational identity and the moderating role of collectivism. to investigate this relationship, the conceptual model of maryam farouq et al. was used in 2014. this research is a type of correlation studies. the statistical population of this research is the employees of the general directorate of natural resources of the province, and the size of the examined sample according to morgan s table and according to the size of the statistical population, is 140 people who were selected by stratified random method. the research variables were measured using standard social responsibility questionnaires, organizational identity questionnaires, knowledge sharing questionnaires, and collectivism questionnaires by maryam farouq (2014). cronbach s alpha and composite reliability were used to test the reliability of this research, and the validity of the questionnaire was based on opinion. supervisor and also using factor analysis. after analyzing the data obtained from data collection with the help of structural equations using pls software, all the hypotheses were confirmed except for hypotheses 1, 7 and 9. therefore, there is no significant relationship between social responsibility towards society and organizational identity. collectivism does not moderate the relationship of social responsibility towards the environment and towards employees and organizational identity. but the rest of the assumptions were accepted. therefore, by strengthening social responsibility, organizational identity is naturally strengthened and ultimately leads to the improvement of knowledge sharing behavior. meanwhile, collectivism also has a moderating role on the relationship between social responsibility towards society and consumers and organizational identity.