بیع خیاری از منظر فقهی و حقوقی با رویکرد رویه قضایی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رمضانی محرم
|
منبع
|
هفتمين كنفرانس ملي دستاوردهاي نوين در حقوق و روانشناسي - 1402 - دوره : 7 - هفتمین کنفرانس ملی دستاوردهای نوین در حقوق و روانشناسی - کد همایش: 02230-50689 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
بیع شرط در قانون مدنی، عقودی میباشد که به موجب آن در قرارداد بیع، حق فسخ معامله در مدت معین برای فروشنده شرط میشود فلذا اگر بایع در مدت مقرر ثمن را به خریدار بازگرداند مبیع به مالکیت او باز میگردد ولیکن اگر شرایط ما بین او و مشتری برای استرداد مبیع مقرر بوده عمل ننماید، بیع قطعی شده و مشتری مالک قطعی مبیع می-گردد و به لحاظ ایجاد حق عینی برای خریدار و حق دینی برای فروشنده کفه تضمینات به نفع خریدار است منافع مورد معامله اختصاص به خریدار دارد که اصولاً در قالب عقد اجاره در اختیار فروشنده قرار میگیرد که اصطلاحاً سود بدهی است. در صحت و بطلان بیع شرط دلایل متفاوتی مطرح گردیده است و مشروعیت آن برخلاف فقه اهل سنت در فقه امامیه پذیرفته شده است. تاریخچه بیع شرط بیانگر سوء استفاده خریدار از این عقد جهت اخذ ربا بود که وثیقهای مناسب نیز داشت با توجه به این که از ساختمان حقوقی این عقد استفادههایی توسط صاحبان سرمایه صورت گرفته بود و این امر مغایر با موازین شرعی شناخته شده بود در سال ١٣٦٨ حذف و ماده واحده اصلاحی جایگزین آن شد با تصویب ماده ٣٤ ق.ث دیگر بیع شرط باعث انتقال مالکیت مبیع به خریدار نمیشود اما منافع مبیع همچنان به خریدار تعلق دارد. با این اوصاف دیگر به قصد حقیقی طرفین و یا مصالحی که ممکن بود بیع شرط داشته باشد توجهی نشد و مقررات سخت گیرانهای وضع شد که به نظر می رسد بازنگری در مقررات قانون ثبت در جامعه کنونی امری لازم و با اهمیت است.
|
کلیدواژه
|
بیع شرط، حق فسخ، خیار شرط، بیع خیاری.
|
آدرس
|
, iran
|
پست الکترونیکی
|
mpharramramezani094@gmail.com
|
|
|
|
|