>
Fa   |   Ar   |   En
   همسایگی سایه با شخصیت‌های فاوست و اژدهاک  
   
نویسنده رحیم‌زاده رفعت ,باوندیان علیرضا
منبع اولين همايش ملي بزرگداشت فردوسي «بازشناسي نقش شاهنامه فردوسي در هويت ملي» - 1402 - دوره : 1 - اولین همایش ملی بزرگداشت فردوسی «بازشناسی نقش شاهنامه فردوسی در هویت ملی» - کد همایش: 02230-37014 - صفحه:0 -0
چکیده    ازآنجا که اسطوره به نوعی با منشا خلقت سروکار دارد، شاخصی برای رمزگشایی از محصولات خلاقه بشر مانند هنر است. همچنین روانشناسی ازجمله دانش‌هایی است که می‌توان در بستر آن به مطالعه اساطیر پرداخت. لذا مسئله این تحقیق مطالعه بینامتنی فصل مشترک هنر، اسطوره‌شناسی و روانشناسی بر پایه نظریه ناخودآگاهی جمعی کارل گوستاو یونگ، روانشناس سوئیسی است. یونگ ناخودآگاهی جمعی را حاوی «کهن‌الگوها» قلمداد می‌کند؛ الگوهای رفتاری که در مقیاسی جهانی عمل می‌کنند و در بسترهای ظهور ناخودآگاهی ازجمله هنر، ادبیات، رویا و اسطوره مجال حضور می‌یابند. معادل مضمون «شر» در این نظریه، کهن‌الگوی سایه است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل این کهن‌الگو، دو نمایشنامه «فاوست» اثر یوهان ولفگانگ فون گوته و «اژدهاک» نوشته بهرام بیضایی با درون‌مایه اصلی شر را مطالعه می‌کند. این پژوهش با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای به روش توصیفی_تحلیلی، مصادیق کهن‌الگوی سایه و سرنوشت دو قهرمان را با در نظر گرفتن این کهن‌الگو بررسی می‌کند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که فاوست، سایه شخصیتش را پذیرفته و آن را در خودآگاهی‌اش جذب می‌کند و نیز سایه او در دو وجه مثبت و منفی ظاهر می‌شود؛ درحالی‌که اژدهاک سعی در سرکوب سایه‌اش دارد و از طرفی نیز سایه او تنها دارای وجه منفی است. نتیجه آنکه خودآگاه‌شدن سایه در روان فاوست منجر به سعادت او و ماوا گرفتنش در «بهشت» می‌شود؛ اما اژدهاک در بند کوه دماوند اسیر می‌ماند.
کلیدواژه اسطوره، یونگ، ناخودآگاهی جمعی، سایه، فاوست، گوته، اژدهاک، بیضایی.
آدرس , iran, , iran
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved