تحلیل داستان فریدون و پسرانش بر اساس نقد کهنالگویی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حاج احمدی پور رفسنجانی مژده
|
منبع
|
اولين همايش ملي بزرگداشت فردوسي «بازشناسي نقش شاهنامه فردوسي در هويت ملي» - 1402 - دوره : 1 - اولین همایش ملی بزرگداشت فردوسی «بازشناسی نقش شاهنامه فردوسی در هویت ملی» - کد همایش: 02230-37014 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
آرکی تایپ یا کهنالگو به آن دسته از محتویات موروثیِ ناخودآگاه جمعی گفته میشود که جهانشمول است؛ یعنی همیشه، در همهجا و در همهکس، یکسان است و ازاینرو زمینۀ روانیِ مشترکی را ایجاد میکند. اساطیر و افسانههای ملل مختلف بستر مناسبی برای بروز کهنالگوهاست. ازجمله آثاری که ظرفیت بالایی در این زمینه دارد، شاهنامۀ حکیم بزرگ، فردوسی است. در این نوشتار تلاش شده است داستان فریدون و پسرانش، بر اساس تحلیل روانشناسانه و کهنالگویی یونگ و پیروانش بررسی شود. ابتدا به بررسی تطابق کهنالگوهای سایه، قهرمان، پیر خردمند، پرسونا، آنیما و آنیموس، حامی، جاودانگی، مرگ و تولد دیگر، بر شخصیتهای این داستان - به دلیل نمود بالای آنها در داستان–پرداخته شده، سپس بر اساس مبانی نقد کهنالگویی «ویلفرد گرین»، برخی تصاویر کهنالگویی دیگر در داستان، ازجمله عدد سه، درخت، باغ، بیابان و شیر بهصورت مجمل بررسی شده است. همچنین در این مقاله سعی شده است، بر اساس تحلیل روانشناختی یونگ به این پرسش پاسخ داده شود که چرا در مبحث «آزمودن فریدون فرزندان را»؛ با وجود شجاعت و تهوّر «تور»، فرزند میانی فریدون و اقدام وی برای کشتن اژدها -که از نشانههای حقانیّت پادشاهان ایران باستان بوده است - فریدون وی را لایق پادشاهی ایران تشخیص نمیدهد؟
|
کلیدواژه
|
یونگ، کهنالگو، شاهنامه، داستان فریدون، نقد کهنالگویی.
|
آدرس
|
, iran
|
|
|
|
|
|
|