روابط علم و جامعه و مشارکت جوانان در فرایندهای آن

در این مقاله با تاکید بر رویکرد علم - فناوری - جامعه، ضرورت مفهوم‌پردازی مجدد در این حوزه را باتوجه‌به بافتار جامعه ایرانی طرح و در مورد آن بحث می‌کنیم. سپس موضوع را از منظر دو نظریۀ واکاوی می‌کنیم: نظریۀ شهروندی علم و نظریۀ نردبان مشارکت والرشتاین. در زمینۀ شهروندی علم، سه چشم‌انداز مختلف لیبرال، کمونیستی و جمهوری‌خواهی مدنی تشریح می‌شوند. در ارتباط با نظریۀ دوم نیز پس از انطباق نظریۀ والرشتاین با شرایط فعلی مشارکت جوانان در ایران، با اشاره به سطوح مشارکت یعنی مشارکت فعالیتی، مشارکت زمینه‌ای و مشارکت بینشی به عمق دادن آن تا لایۀ سوم یعنی مشارکت بینشی در علم (مشارکت در ترسیم اهداف بنیادین علم) تاکید داریم. سپس در مسیر شکل‌دهی به فعالیت‌های جوانان، به‌ضرورت وجود دستور کارهای مشخص به‌جای نهضت سندنویسی اشاره شده است. در ادامه به فقدان رسانه برای جوانان در کشورمان پرداخته و اهمیت مصالحۀ نسلی میان قشرهای متفاوت جامعه را متذکر می‌شویم. در پایان با تبیین آسیب‌های محافظه‌کاری‌های آکادمیک، تعامل میان پژوهشگران، جامعه و سیاست‌گذاران، به‌منظور نیل به توصیه‌های راهبردی ملهم از عینیت، امری ضروری تلقی می‌شود.