روایت پژوهی: تجربیات معلمان از دشواری های تدریس در مناطق محروم

مقاله حاضر باهدف بررسی وضعیت آموزش مناطق محروم وبیان دشواری تدریس در این مناطق ،با استفاده از روش های کمی ،همچون پرسشنامه و روش های کیفی همچون،مصاحبه بدون ساختار انجام شده است.جامعه آماری در این مقاله ، شامل آموزگاران دوره ابتدائی که در مناطق محروم سابقه تدریس داشته اند، می سازند ونمونه آماری یکی از آموزگاران بستک است ، که در روستای حسین آباد ، یکی از روستاهای غرب بستک نزدیک به استان فارس ،تدریس کرده است.در این مقاله به طور کل به دشواری هایی که یک آموزگار در آموزش در مناطق محروم با آن روبروست می پردازیم. در کل می توان گفت :مشکلات و دشواری های موجود،با طیفی از جنبه های بیرونی و درونی ،از قبیل نیروی انسانی ، برنامه ها و امکانات آموزش و پرورش ،فرهنگ وشرایط جغرافیایی ، فقر و سبک زندگی در ارتباط است.