مقایسه تاثیر صنعت نفت و صنعت مروارید بر تعاملات خلیج فارس و حوزه اقیانوس هند

خلیج فارس ابعاد متعددی از هویتی میراث گونه مادی و معنوی را برای بشر به یادگار گذاشته است که بازشناسی آن می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای در دوران گذار از بحران‌های کنونی داشته باشد. خلیج فارس در یک تجربه چند هزارساله، نقش تعیین کننده‌ای در برقراری شبکه‌ای از تعاملات میان ملل و اقوام گوناگون حوزه اقیانوس هند داشته است. فرهنگ و مبانی فکری دنیای مدرن در سده 13ق. 19م. به اوج رسید، و در سده 14ق/20م در قالب فرهنگ مبتنی بر اقتصاد نفتی شبکه سنتی ارتباطات اقتصادی و اجتماعی را متاثر ساخت. بررسی محورهای اثرگذاری آن در مقایسه با مبانی مفهومی و ساختاری شبکه سنتی تعملات نشان دهنده تاثیر عمیقی است که این فرهنگ بر هویت و میراث تاریخی ساحل‌نشینان داشته است. این تحقیق با روش مطالعات کتابخانه‌ای و با بهره‌مندی از نظریات برخی متخصصین این حوزه به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که دو صنعت متضاد مروارید و نفت چه تاثیری بر شبکه تعاملات خلیج فارس و حوزه اقیانوس هند داشته است؟. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می‌دهد که با توجه به مولفه‌هایی نظیر تخصص و مهارت متکی بر نیروی انسانی بومی و غیر بومی؛ تکنولوژی بومی و غیر بومی؛ وابستگی و پیوستگی حداکثری یا حداقلی به منابع محلی و محیط اطراف؛ بهره وری با واسطه و بی واسطه و بهره‌مندی اقلیت و اکثریت جامعه از اقتصاد و موارد دیگر می‌توان مبنایی تاریخی و چارچوبی ساختارمند از ویژگی‌های این دو دوره به دست آورد و به مقایسه میان تاثیرات هر دو دوره پرداخت.