ماهیت و کارکرد نقشه نگاری شناختی در فرایند فراحکمروایی چندسطحی سیستم های کلانشهری

مسئله اساسی در فرایند فراحکمروایی چندسطحی سیستم های کلانشهری کاهش تضاد میان نیروهای اجتماعی از طریق ایجاد فضاهای گفتگو، تولید فهم مشترک درباره مسائل منطقه ای و مواجهه انتقادی با ارزش ها و الگوهای حکمروایی در سطوح مختلف فضایی است. مواجهه با این مسئله مستلزم استفاده از روش-شناسی ها و تکنیک های خلاقانه ای است که بتوانند با شرایط پیچیده مناطق کلانشهری معاصر منطبق شوند و در ایجاد فضاهای گفتگو و تولید آگاهی مشترک سهیم باشند. مقاله حاضر می کوشد نحوه کاربرد تکنیک نقشه نگاری شناختی را به مثابه یکی از تکنیک هایی که می تواند فرایند فراحکمروایی چندسطحی را در مناطق کلانشهری تسهیل کند، تشریح و تبیین کند. نوشتار حاضر کاربرد این تکنیک را در فرایند فراحکمروایی چندسطحی مناطق کلانشهری براساس مراحل اصلی زیر تبیین می کند. در گام اول باید سطوح فضایی مختلف یک منطقه کلانشهری را که تضادها و تعارض های اجتماعی را تجربه می کنند، شناسایی کرد. در گام دوم، بازیگران فعال و کلیدی در هر سطح شناسایی می شوند. سپس، بازیگران برحسب معیارهایی مانند اشتراک منافع و همگنی شعاع اثرگذاری کارکردی به مجموعه ای از زیرگروه ها تقسیم می شوند. در گام چهارم، مشارکت کنندگان در هر زیرگروه اقدام به تولید نقشه های شناختی می کنند. در گام پنجم، نقشه های شناختی تولیدشده توسط هر زیرگروه با نقشه های شناختی سایر زیرگروه ها ادغام و تجمیع می شود و یک کلان نقشه شناختی تولید می شود. کلان نقشه های شناختی می توانند فهم مشترک را درباره کنش های جاری در هر سطح فضایی و هر بازیگر، پیامدهای کنش بازیگران و سطوح بر یکدیگر و تصویر آرمانی منطقه کلانشهری تقویت کنند. پیش فرض اساسی نوشتار حاضر در تبیین کاربرد تکنیک نقشه های شناختی در فرایند فراحکمروایی مناطق کلانشهری این است که شکل گیری دانش و فهم مشترک درباره مسائل حکمروایی این مناطق، تضادهای موجود میان نیروهای اجتماعی و اقتصادی را کاهش می دهد.

the nature and function of cognitive mapping in the multi-level meta-governance of metropolitan systems

mitigating the conflicts between different socio-spatial forces through creating dialogue spaces, producing a consensual understanding about regional issues, and critically encountering the values of governance at different spatial levels of a metropolitan region is an essential challenge for the multi-level meta-governance. engaging with this challenge requires creative methodologies and techniques adaptable to the complex context of these systems. this article describes and explains the application of the cognitive mapping technique in facilitating the process of multi-level meta-governance in metropolitan regions. the application of this technique in the multi-level meta-governance is explained according to the following steps, respectively. in the first step, it is necessary to identify the particular level or levels of a metropolitan region that experiences socio-spatial conflicts. secondly, key players should be identified at each level. then, the players are classified into multiple subgroups according to different criteria such as the structure of interests or their difference in spatial-functional influence. in the fourth step, each subgroup produces a cognitive map in a participatory manner. next, maps produced by different subgroups are aggregated to produce a macro cognitive map. these maps can reinforce the common understanding of regional issues such as ongoing conflictual actions and circumstances at different spatial levels of the region, the social and economic implications of spatial interaction between variant players, and the preferred image of the metropolitan region. the fundamental assumption of this article in promoting cognitive mapping in the process of meta-governance is that achieving a consensual understanding about metropolitan regional issues can result in mitigating the socio-spatial contradictions in these regions.