تصاویر حماسی در شعر شفیعی کدکنی

تصاویر با توجه به ژانرهای ادبی در دوره های مختلف تغییرات زیادی دارند و هر شاعر با توجه به فلسفه ذهنی خویش دست به استفاده از تصاویر متفاوتی می زند. در شعر معاصر با توجه به تغییراتی که در صورت و سیرت شعر انجام گرفت و شعر از نظر زبانی و قالب و اندیشه تغییرات اساسی را تجربه کرد، تصاویر شعر هم نسبت به قبل با تفاوتی معنادار روبرو شد. با توجه به اینکه در شعر معاصر بیشتر عاطفه حماسی و نگاه پرشور مطرح است، سعی شده است با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای چند و چون تصاویر حماسی شعر شفیعی کدکنی بررسی گردد. این پژوهش نشان می دهد تصویرهای حماسی شعر معاصر بیشتر از نوع تصاویر زبانی و در ضمن روایت هستند و بیشتر حالت تلمیح به نام های قهرمانان حماسی پیشین دارند. تصاویر حماسی شعر معاصر بیشتر با تغییرات فرهنگی و اجتماعی عصر همراهی و در طی دهه های مختلف تغییر می کند. در شعر شفیعی کدکنی، این تصاویر از عناصر طبیعت بهره می برد. شفیعی هم در شعرش در جستجوی پنجره ای برای فریاد است. اصل نگاه او در شعر بر تصویر فریاد و خواندن و شکستن است. شفیعی فریاد و نعرۀ عدالت خواهی و حماسه وار را به سنگی تشبیه می کند و ترکیب نعره سنگ را می سازد و از آن برای شکستن خواب دریچه ها به کار می گیرد. عاشقان شرزه و مرغان پرگشودۀ طوفان استعاره هایی هستند که شفیعی برای معرفی مبارزان اجتماعی داده است.