بررسی مقایسه ای کشف و شهود درمثنوی مولانا با کشف و شهود در مکاشفات مایستر اکهارت
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ذوالفقاری فر پروانه
|
منبع
|
پنجمين كنفرانس ملي نوآوري و تحقيق در فرهنگ، زبان و ادبيات فارسي - 1403 - دوره : 5 - پنجمین کنفرانس ملی نوآوری و تحقیق در فرهنگ، زبان و ادبیات فارسی - کد همایش: 03230-94031 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
شناخت خدا و رسیدن به آن از طریق کشف و شهود، از مسایل مهم عرفانی است، که از دیرباز تا به امروز نظر تمامی عرفای جهان را به خود معطوف داشته است. مثنوی مولانا را می توان نوعی حکایت سفرمعنوی و عرفانی دانست؛ که ضمن به تصویر کشیدن تعالیم و مفاهیم عرفانی به مکاشفات آفاقی و انفسی پرداخته است، و با برخی از الگوهای عرفانی آثار اندیشمندان غربی مطابقت هایی داشته است، از جمله، عارف و شاعر آلمانی تبار، مایستر اکهارت، که او نیز همانند مولانا، تجربه ی زیسته و سلوک عرفانی خود را در کتاب مکاشفات و با روش شاعرانه، به تصویر کشیده است و راه رسیدن به حق را در طریق عشق ومعرفت، و درنهایت، آرمیدن درخدا می داند. با این توضیح در این پژوهش سعی شده است تا اندیشه ی این دو عارف و شاعر شرق و غرب، به روش مقایسه ی نمونه ی اشعارشان با برداشت از نظریه ی و.ت.استیس (w.t.stace) در مورد مکاشفات، سنجیده شود، تا نمایان گردد که هردو اندیشمند از طریق آموزه های دینی خود، عارفانه و شاعرانه برآنند تا راه سلوک را از دل آغاز کرده و از طریق اتحاد نفس با خداوند، و به کار گیری نیروی عشق به عنوان والاترین جذبه در کشف و شهود و فنای در ذات حق، میان انسانی که در عالم خاک است و خدایی که در همه ی عوالم به ویژه عالم معنا ظهور پیدا می کند پیوند برقرار کنند.
|
کلیدواژه
|
مولانا، «مثنوی»، مایستر اکهارت، «مکاشفات» ، کشف و شهود
|
آدرس
|
, iran
|
پست الکترونیکی
|
ph.zolfagharifar@gmail.com
|
|
|
|
|