نقش منطق غرب در تحول فهم متافیزیکی و سمانتیکی وجود و حمل

راسل در نظریه توصیفات، اسامی خاص را سورهای پنهان می‌داند. اگر نام‌ها چیزی جز سورها نباشند، پس سور هم مانند نام، به چیزی اشاره یا ارجاع ندارد. واژه‌ها سور محسوب می‌شوند. اما در عین حال صدق‌ساز جملات مسور اشیاء‌اند که خود معنای مرتبه صفرم وجوداند. یعنی با آن که سور وجودی یکی از معانی وجود است، اما خود این «وجود» در زمینه گزاره‌ای، زبانی و معرفتی به شئ هستی‌شناختی مربوط شده و به این نحو شرایط صدق جملة مسور فراهم می‌شود. تنها اسامی منطقاً خاص راسلی دلالت و ارجاع واقعی را در جایگاه موضوع گزاره‌های حملی دارند. آموزة راسل با تفکیک میان ساختار گرامری و منطقی قضایا، مسند و محمول «موجود» و «وجود» در جملات را در واقع سور وجودی نهفته برمی‌شمارد و این خود بستری برای درک متفاوت مفهم وجود در تاریخ متافیزیک و منطق غرب گشته است. «یکی از دلایلی که ممکن است برخی فیلسوفان برای بررسی دقیق‌تر پیشینه منطق مدرن داشته باشند، دست‌کم گرفتن تفاوت‌های اساسی میان منطق ریاضی‌محور امروزی و منطق سنتی‌ فلسفه‌محور است».