تعیین اثربخشی برنامه آموزشی شیوه های حل تعارض بر اساس رویکرد یکپارچه نگر السون بر راهبردهای حفظ ارتباط و پرخاشگری ارتباطی پنهان در زوجین با طلاق عاطفی

هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی شیوه‌های حل تعارض بر اساس رویکرد یکپارچه‌نگر السون بر راهبردهای حفظ ارتباط و کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان در زوجین دچار طلاق عاطفی انجام شد. روش‌شناسی: پژوهش حاضر به روش شبه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری دو ماهه و با استفاده از گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل زوجین دچار طلاق عاطفی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر تهران بود. تعداد 30 زوج به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (15 زوج در هر گروه). گروه آزمایش در 10 جلسه برنامه آموزشی شیوه‌های حل تعارض بر اساس رویکرد یکپارچه‌نگر السون شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ‌گونه مداخله‌ای دریافت نکرد. ابزارهای گردآوری داده‌ها شامل مقیاس راهبردهای حفظ ارتباط و مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان بود که در سه مرحله پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری اجرا شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات راهبردهای حفظ ارتباط در گروه آزمایش به طور معناداری از پیش‌آزمون تا پس‌آزمون و پیگیری افزایش یافت (0/001>p)، در حالی که در گروه کنترل تغییر معناداری مشاهده نشد. همچنین، پرخاشگری ارتباطی پنهان در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافت (0/001>p)، در حالی که در گروه کنترل تغییرات معناداری مشاهده نشد. این تغییرات در مرحله پیگیری نیز پایدار باقی ماند. نتیجه‌گیری: برنامه آموزشی شیوه‌های حل تعارض بر اساس رویکرد یکپارچه‌نگر السون به طور معناداری باعث بهبود راهبردهای حفظ ارتباط و کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان در زوجین دچار طلاق عاطفی شد. نتایج حاکی از اثربخشی این برنامه در بهبود کیفیت روابط زناشویی و کاهش تعارضات است.

the effectiveness of an educational program based on olson's integrative approach on relationship maintenance strategies and hidden relational aggression in couples with emotional divorce

objective: this study aimed to evaluate the effectiveness of a conflict resolution training program based on the olson integrative approach on communication maintenance strategies and covert relational aggression in couples experiencing emotional divorce. methods and materials: this quasi-experimental study employed a pre-test, post-test, and two-month follow-up design with a control group. the population consisted of couples with emotional divorce who had sought counseling in tehran. a total of 30 couples were selected through purposive sampling and randomly assigned to experimental and control groups (15 couples in each group). the experimental group participated in 10 sessions of the conflict resolution training program based on the olson integrative approach, while the control group received no intervention. data were collected using the communication maintenance strategies scale and the covert relational aggression scale, administered at three stages: pre-test, post-test, and follow-up.findings: results indicated that the experimental group showed a significant increase in communication maintenance strategies from pre-test to post-test and follow-up (p < 0.001), while no significant changes were observed in the control group. additionally, covert relational aggression significantly decreased in the experimental group (p < 0.001), with no significant changes in the control group. these positive effects remained stable at the follow-up stage.conclusion: the conflict resolution training program based on the olson integrative approach significantly improved communication maintenance strategies and reduced covert relational aggression in couples with emotional divorce. these findings suggest the effectiveness of the program in enhancing marital relationship quality and reducing conflicts.