مطالعه تاثیرآموزش با استفاده از فناوری‌های چندرسانه‌ای بر میزان یادگیری و یاد داری در دروس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پسر پایه هشتم شهرستان ملایر

پژوهش حاضر باهدف مطالعه جامعه‌شناختی تاثیر آموزش با استفاده از فناوری‌های چندرسانه‌ای بر میزان یادگیری و یاد داری درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پسر پایه هشتم متوسطه اول انجام‌گرفته است. چارچوب نظری پژوهش برگرفته از نظریه شناختی یادگیری چندرسانه‌ای مایر و همکاران(2001) می باشد. روش تحقیق در این پژوهش شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه هشتم در شهرستان ملایر در سال تحصیلی 1402- 1403 است که تعداد 36 نفر از این دانش آموزان در یک دبیرستان متوسطه اول به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند، که به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم‌بندی شدند. گروه آزمایش طی چهار جلسه با استفاده از نرم‌افزار آموزشی محقق ساخته آموزش دیدند. اما گروه گواه به شیوه متداول و بدون بهره‌گیری از چندرسانه‌ای آموزش دیدند. به‌منظور بررسی تغییرات حاصله، ابتدا یک پیش‌آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. پس از اجرای پیش‌آزمون، گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل قرار گرفت و از هر دو گروه پس‌آزمون به عمل آمد و بعد از گذشت زمان دوهفته‌ای، پس‌آزمون دوم باهدف اندازه‌گیری میزان یاد داری اجرا گردید. یافته‌ها حاکی از آن است که میزان یادگیری و یاد داری دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به‌طور معناداری افزایش‌یافته است. میانگین یادگیری گروه کنترل برابر با 27/11 و میانگین یادگیری گروه آزمایش 61/14 به‌دست‌آمده است بنابراین یادگیری گروه آزمایش که تحت مداخله فناوری چندرسانه‌ای در تدریس بوده‌اند بالاتر از گروه کنترل هست. همچنین یاد داری گروه آزمایش که نیز بالاتر از گروه کنترل هست. نتایج آزمون t با دو نمونه همبسته نیز این یافته‌ها را تایید می‌کند. در بررسی تفاوت میان مقدار میانگین نمرات دروس مطالعات اجتماعی دانش آموزان و یاد داری آن‌ها این نتیجه بدست آمد که تفاوت بین نمره حیطه یادگیری و یاد داری در گروه آزمایش و کنترل معنی‌دار است(sig=0/000).