ارتباط بین یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی از طریق اشتیاق کاری در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس

هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی از طریق اشتیاق کاری در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود. جامعه مورد مطالعه شامل 114 نفر از کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود، که از این تعداد 90 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه‌گیری کل‌شمار انتخاب شدند. این پژوهش به لحاظ ماهیت و هدف، یک پژوهش کاربردی است. جهت گردآوری داده ها از سه پرسش‌نامه کارآفرینی سازمانی مارگریت هیل (2013)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) و اشتیاق شغلی سالواناوا و شوفلی (2001) استفاده شد. پایایی پرسش‌نامه‌ها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.926، 0.873 و 0.851 به دست آمد و مورد تایید قرار گرفتند. روش پژوهش از نوع تحقیق کاربردی، توصیفی و همبستگی بوده و داده‌های به‌دست ‌آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و معادلات ساختاری و نرم‌افزارهای spss و pls تحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین یادگیری سازمانی، اشتیاق کاری، کارآفرینی سازمانی و مولفه‌های آنها رابطه مثبت و معناداری برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین مولفه های یادگیری سازمانی، مولفه‌های فرهنگ یادگیری و از بین مولفه های اشتیاق کاری، مولفه های انرژی، از بیشترین قدرت پیش‌بینی کارآفرینی سازمانی برخوردار هستند. از بین مولفه های یادگیری سازمانی، مولفه های فرهنگ یادگیری بیشترین قدرت پیش‌بینی اشتیاق کاری برخوردار بوده است. همچنین نقش واسطه‌ای اشتیاق کاری در رابطه یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی مورد تایید قرار گرفت.

the correlation between organizational learning and organizational entrepreneurship through work engagement among workers in the administration of sport and youth in fars province

the purpose of the present study is to review the correlation between organizational learning and organizational entrepreneurship through work engagement among workers in the administration of sport and youth in fars province. the statistical population under study consisted of 114 workers in the administration of sport and youth in fars province among whom 90 members were chosen as the sample of study by total sampling. in terms of nature and purpose, this research was practical. for data collection, three questionnaires including margaret hill's organizational entrepreneurship (2013), neefe's organizational learning (2001), and schaufeli & salanova's work engagement (2001) were used.  using cronbach's alpha coefficient, the reliability of the questionnaires was calculated to be 0.926, 0.873, and 0.851 respectively which were all confirmed. the research method was practical, descriptive, and correlational. the collected data were analyzed by pearson correlation, regression analysis, structural equations, and some software like spss and pls. the results of pearson's correlation showed that there is a significantly positive relation between organizational learning, work engagement, organizational entrepreneurship, and their components. besides, the results of regression analysis revealed that learning culture form among organizational learning components and energy from among work engagement components have the highest power to predict organizational entrepreneurship. furthermore, learning culture form among organizational learning components has the highest power to predict work engagement. finally, the interdisciplinary role of work engagement in the relationship between organizational learning and entrepreneurship was confirmed.