مقدمهای بر تجربه «دولت سازی» مدرن در عصر قاجار
|
|
|
|
|
نویسنده
|
عامری گلستانی حامد
|
منبع
|
مطالعات كشورها - 1402 - دوره : 1 - شماره : 3 - صفحه:381 -405
|
چکیده
|
«دولت سازی» مفهومی است که در میانه عصرِ قاجار، از سوی میرزاملکمخان ناظمالدوله، به کوششهایی اطلاق شد که برای خروج از قدیمِ حکمرانی به جدیدِ آن بود. در این پژوهش، این مفهوم، محمرِ اصلیِ شناخت تجربهای است که بر مبنایِ مشاهده همراه با مقایسه از بحرانهای مختلف سیاسی در ایرانزمین شکل گرفت: تجربه دولتسازیِ مدرن. در این پژوهش، از منظر کشورشناسی و با درنظرداشتنِ نظریه اسپریگنز، بهمثابه چارچوب نظری و روشیِ کار، این پرسش مطرح شده است: در پسِ بحرانِ سیاسیِ ایرانِ عصرِ قاجار، چه چیزی وجود داشت که بر مبنای آن تجربه دولتسازی مدرن فهمیده شود؟ بر این اساس، میتوان فرض کرد که با آغازِ نظام جدید در تبریز، همهچیز در حکمرانی، بهتدریج به امری قدیم تبدیل شد و جدید در آستانه ایستاده بود. خروج از این قدیم، با مشاهده بحرانِ سیاسیِ فراگیر و درکِ آن بهمثابه مشکل و انتقالِ آن به عملِ متجددانه بهمثابه راهِ درمان و صورتبندی آرمانی به نام «مشروطیت» صورت گرفت. همه اینها، در عصرِ ناصری، بخش مهمی از تجربه دولتسازیِ مدرن را در قالب تنظیمات و لوازم آن و تجربه نظری مشروطیت تشکیل میداد.
|
کلیدواژه
|
بحران، تجربه تجدد، دولت سازی، عصر قاجار
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز, گروه علوم سیاسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
hamed.ameri@gmail.com
|
|
|
|
|