ارائه الگوی سازمانی مناسب آموزش ابتدایی از دیدگاه مدیران و ذی‌نفعان (مورد مطالعه: مدارس منتخب اردبیل)

مقاله حاضر با هدف ارائه الگوی سازمانی مناسب آموزش ابتدایی از دیدگاه مدیران و ذی‌نفعان مدارس منتخب اردبیل انجام شد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر روش و بازه زمانی گردآوری داده‌ها، یک پژوهش پیمایش مقطعی و از نظر طرح پژوهشی، یک پژوهش آمیخته می‌باشد. جامعه مشارکت‌کنندگان بخش کیفی شامل اساتید دانشگاهی و مدیران مدارس منتخب اردبیل است که با روش نمونه‌گیری نظری 20 نفر به انتخاب شدند و فرایند نمونه‌گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در بخش کمی نیز از دیدگاه 384 نفر از مدیران و ذی‌نفعان مدارس منتخب استفاده شد. ابزار گردآوری داده‌ها، مصاحبه نیم‌ساختاریافته و پرسشنامه محقق‌ساخته بود. روایی مصاحبه براساس چهار معیار اعتبارپذیری، انتقال‌پذیری، تاییدپذیری و اطمینان‌پذیری تایید شد و پایایی بخش کیفی با محاسبه ضریب هولستی به میزان 0.721 مطلوب برآورد گردید. روایی بخش کمی با روش‌های روایی صوری (دیدگاه داوران)، روایی همگرا (بالای 0.5) و روایی واگرا بررسی شد. پایایی پرسشنامه نیز با برآورد آلفای کرونباخ، ضریب رو و پایایی ترکیبی (بالای 0.7) مطلوب ارزیابی شد. برای ارائه الگوی سازمانی مناسب آموزش ابتدایی از روش گرانددتئوری استفاده شد. سپس الگوی پارادایمی پژوهش با روش حداقل مربعات جزئی، اعتبارسنجی شد. یافته‌ها نشان داد محتوای درسی، عوامل مرتبط با معلم و سبک تدریس بر شیوه آموزش ابتدایی تاثیر می‌گذارند. زیرساخت‌های آموزشی، بستر و زمینه لازم را فراهم می‌آورد و نظام آموزش سنتی نیز نقش مداخله‌گر را ایفا می‌کند. در نهایت سیاست‌گذاری آموزشی به پیامدهای آموزشی، فردی و اجتماعی منجر می‌شود.

presenting a suitable organizational model for primary education from the point of view of managers and stakeholders (case study: selected schools of ardabil)

the present article was carried out to present the appropriate organizational model of elementary education in iran from the point of view of managers and stakeholders of selected schools in ardabil. this study is a cross-sectional survey research in terms of its practical purpose, in terms of the method and time frame of data collection, and terms of research design, it is a mixed research. the community of participants in the qualitative section includes university professors and principals of selected schools in ardabil, 20 people were chosen by theoretical sampling and the sampling process continued until theoretical saturation was reached. the quantitative section used the views of 384 managers and beneficiaries of selected schools. the data collection tools were semi-structured interviews and researcher-made questionnaires. the validity of the interview was confirmed based on the four criteria of credibility, transferability, confirmability, and reliability, and the reliability of the qualitative part was estimated as 0.721 by calculating the holstein coefficient. the validity of the quantitative part was checked using face validity (judges' point of view), convergent validity (above 0.5), and divergent validity. the reliability of the questionnaire was also evaluated favorably by estimating cronbach's alpha, ro coefficient, and combined reliability (over 0.7). the grand theory method was used to provide a suitable organizational model for elementary education in iran. then, the paradigm model of the research was validated by the partial least squares method. the findings showed that lesson content, factors related to the teacher, and teaching style affect the primary education method. the educational infrastructure provides the necessary background and the traditional education system also plays the role of an interventionist. finally, educational policies lead to educational, individual, and social consequences