بررسی تاثیر هوش سازمانی بر یادگیری سازمانی (مطالعه ی موردی: کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان فیض آباد)

اﻓﺰاﻳﺶ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ های ﻳﺎدگیری اﻋﻀﺎی ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ راه برای ﺑﻘﺎی ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ در ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت و همچنین پاﺳﺦ به ﺗﻬﺪﻳﺪات و بهره ﺑﺮداری از ﻓﺮﺻﺖﻫﺎ و اﻳﺠاد نوآوری به ﺷﻜﻞﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﺷﺪ. با توجه به اهمیت متغیر یادگیری سازمانی متغیرهای مختلف دیگری نیز بر روند بهبود یادگیری سازمانی می تواند تاثیر گذار باشد که از جمله ی این متغیرها می توان به هوش سازمانی اشاره کرد. از دیدگاه چو، هوش سازمانی، فرآیند یادگیری است که شامل توسعه رفتار انطباقی برای استفاده از درک و حافظه سازمانی است. هدف از تحقیق بررسی تاثیر هوش سازمانی بر یادگیری سازمانی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان فیض آباد است. این پژوهش از دسته تحقیقات کمی از نوع کاربردی و به روش توصیفی به انجام رسیده است. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی کارکنان سازمان آموزش و پرورش شهرستان فیض آباد برابر با 1300 نفر بود که طبق فرمول کوکران تعداد 297 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی ساده بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد هوش سازمانی آلبرخت(2002) و نیفه(1996) و گومز و همکاران(2005) استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ها به ترتیب87/0، 84/0 و 81/0 بوده است لذا پایایی پرسشنامه ها تایید شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که هوش سازمانی با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری دارد.