نگرشی بر رابطه ی میان مهاجرت رشته ای و کارآفرینی نیروی انسانی

مهاجرت رشته ای پدیده ای است که در بین دانشجویان نیم سال های اول و دوم و یا بعد از اتمام دوره ی کارشناسی و گرایش به رشته های دیگر در بین دانشجویان بیشتر مشاهده می شود و چنانچه از یک حد طبیعی و معقول فراتر رود باید برای مقابله با آن تدابیر سنجیده ای اتخاذ نمود. تعدادی از دانشجویان به دﻻیل مختلفی چون تغییر ساختار اشتغال و نیازهای جدید جامعه، آینده نامشخص شغلی، شرایط نامساعد دانشگاه، دور بودن از خانواده و ناکارآمدی نظام آموزشی، به تدریج نسبت به رشته تحصیلی خود دچار سرخوردگی شده و انگیزه شان کاهش پیدا می کند و در نهایت متقاضی تغییر رشته می شوند. از دلایل عمده ای که برای مهاجرت رشته ای به آن اشاره شد ساختار و آینده ی شغلی در جامعه بوده است که مستقیما با مسائل اقتصادی، اشتغال و کارآفرینی در بین افراد ارتباط دارد. در طول دهه های گذشته، کارآفرینی به عنوان نیروی محرکة اصلی پیشرفت اقتصادی و اجتماعی در بسیاری از کشورهای جهان ظاهر شده است. با توجه به اهمیت موضوع در این مقاله به مرور رابطه ی میان مهاجرت رشته ای و کارآفرینی نیروی انسانی پرداخته می شود. در این تحقیق جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای، سایت های اینترنتی بوده و از نوع مطالعات مروری - تحلیلی است. نتایج تحقیق نشان داد میزان اشتغال فرد و توجه به آینده ی شغلی و تضمین آن به طور معنی داری بر تغییر رشته دانشجویان موثر است. عواملی مانند کارآمد نبودن رشته تحصیلی دوره کارشناسی، بررسی در مورد رشته های دیگر، نیافتن شغل مناسب مرتبط با رشته دوره کارشناسی، به عنوان دﻻیل عمده ذکر شده اند. افرادی که تغییر رشته می دهند، به دنبال نیل به اهداف و آرمان های فردی و جمعی خود هستند؛ آرمان ها و اهدافی که در بستر رشته قبلی محقق نشده و عوامل علمی، فردی، اجتماعی، شغلی، سیستمی، اقتصادی و تحصیلی سبب می شوند شاهد بروز این رفتار از سوی دانشجویان باشیم. هر یک از این عوامل به نوبه خود تعیین کننده هستند و دانشگاه به گونه ای که انتظار می رود، نتوانسته است به دانشجویان در تحقق خواسته هایشان کمک کند.