تصمیم‌گیری در مسئله دینامیکی استخدام کارکنان: یک مطالعه آزمایشگاهی

امروزه مسائل بسیاری را در سطوح مختلف سازمان می‌توان یافت که براساس قوانین سیستم‌های دینامیکی رفتار می‌کنند. یکی از مهم‌ترین این مسائل برنامه‌ریزی استراتژیک منابع انسانی سازمان است. سیستم ورود و خروج افراد در سازمان نیز بر اساس قوانین سیستم‌های دینامیکی رفتار می‌کند. نتایج آزمایشات بسیار در حوزه عملکرد در سیستم‌های دینامیکی نشان می‌دهد که افراد در کنترل این سیستم‌ها عملکرد ضعیفی دارند. یکی از عوامل اثرگذار بر تصمیم‌گیری و عملکرد مکانیزم انگیزشی تمرکز تنظیمی است که رویکرد انگیزشی افراد را به دو حالت پیشبرنده و بازدارنده تقسیم می‌کند. همچنین بر اساس نظریه تناسب تنظیمی، زمانی که جهت‌گیری تمرکز تنظیمی فرد با استراتژی حل مساله هم راستا باشد، فرد شرایط تناسب تنظیمی را تجربه می‌کند و اگر جهت‌گیری تمرکز تنظیمی و استراتژی حل مسئله هم راستا نباشد شرایط عدم تناسب تنظیمی ایجاد می‌شود. نتایج تحقیقات در حوزه تاثیر تناسب تنظیمی بر حل مسائل تحلیلی نشان می‌دهد که شرایط تناسب تنظیمی از درگیری و تفکر بیشتر جلوگیری می‌کند و به کاهش عملکرد و در شرایط عدم تناسب تنظیمی به سبب احساس نارضایتی، درگیری و تفکر افزایش می‌یابد و به عملکرد بهتر منجر می‌شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر تناسب یا عدم تناسب تنظیمی بر تصمیم در یک مسئله دینامیکی مرتبط با استخدام کارکنان است. به منظور سنجش عملکرد در مسئله استخدام کارکنان از مسئله دینامیکی موسوم به توازن جنسیت اساتید دانشگاه استفاده شد. روش تحقیق آزمایشی مطالعه حاضر، از نوع آزمایشگاهی است. دستکاری تمرکز تنظیمی و استراتژی حل مسئله با استفاده از روش‌های استاندارد موجود در ادبیات تحقیق انجام شد. نمونه آماری 122 نفر از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های استان تهران است. جمع آوری داده‌ها در آزمایشگاه تحقیقات کسب‌وکار دانشکده مدیریت دانشگاه تهران انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد افراد در شرایط عدم تناسب تنظیمی نسبت به تناسب تنظیمی به صورت معناداری عملکرد بهتری در حل مسئله دینامیکی استخدام کارکنان دارند.