مطالعه سهم عوامل دموگرافیکی در تبیین تمایل به فرزندآوری در بین زنان متاهل شهر ارومیه

زمینه و هدف: بررسی موضوع جمعیت و کاهش یا افزایش آن همواره در بستر خانواده قابل مطالعه است؛ چراکه در جامعه ما خانواده محل شکل گیری ارزش ها و نگرش ها است. جامعه ایران در دهه های اخیر در مسیر تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی وسیعی قرار گرفته و این تحولات به ویژه در حوزه خانواده و به مراتب ساخت جمعیت مشهود بوده است. در واقع تغییرات در خانواده همراه و همگام با تغییرات در نرخ باروری نیز بوده است که این تغییر به شدت ساخت سنی جمعیت را تحت تاثیر قرار داده به طوری که جامعه ایران در دهه های آتی با بحران جمعیتی (پدیده سالخوردگی جمعیت)، روبه رو می گردد. لذا، پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی سهم عوامل دموگرافیکی در تبیین تمایل به فرزندآوری در بین زنان متاهل شهر ارومیه به رشته تحریر درآمده است. روش: روش تحقیق پژوهش حاضر پیمایش بوده و جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل شهر ارومیه می باشد که از این تعداد، 395 نفر از طریق فرمول آماری کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی جهت گردآوری اطلاعات لازم انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده و نرم افزار مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزار spss می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت میانگین متغیر تمایل به فرزندآوری در بین زوجین به تفکیک جنس، نوع شغل، سطح تحصیلات زوجین، میزان درآمد ماهیانه خانواده، ترجیح جنسی، محل سکونت به لحاظ آماری معنادار بوده است. همچنین همبستگی خطی بین متغیرهای سن، سن ازدواج زوجین، فاصله سنی زوجین، تعداد اعضاء خانواده و متغیر وابسته تمایل به فرزندآوری معنادار بوده است. نوع تمامی روابط مذکور نیز منفی و معکوس بوده است. نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره نیز حاکی از آن است که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی توانسته اند 39 درصد از تغییرات متغیر تمایل به فرزندآوری را تبیین نمایند. در این میان، متغیر درآمد ماهیانه خانواده و سن ازدواج زوجین به ترتیب بیشترین تاثیر را بر متغیر وابسته داشته اند. بحث و نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل، هر گونه برنامه ریزی و سیاست گذاری در راستای تشویق زوجین در جهت فرزندآوری، حمایت از زنان متاهل باردار و نهایتا داشتن جمعیت متناسب و رهایی از بحران جمعیتی نیازمند توجه اساسی به تغییرات ساختاری و مسائل حوزه خانواده از جمله وضعیت اقتصادی، نگرش و باورهای ارزشی و فرهنگی حاکم بر این نهاد است.