تعیین نقشه راه مناسب شرکتهای توزیع کشور در زمینه مدیریت سمت تقاضا

علی رغم اثبات اثرات مثبت روشهای مدیریت سمت تقاضا در کنترل بار پیک و انرژی شبکه، اجرای عملی این روشها بسیار چالش برانگیز خواهد بود. از طرفی دسته متنوعی از بار با خصوصیات فنی و اقتصادی متفاوت در شبکه وجود دارد و از طرف دیگر برنامه‌های مدیریت سمت تقاضا نیز بسیار متنوع هستند. در کنار این دو مورد، خصوصیات بار تحت سرویس در یک شبکه توزیع با همان بار در شبکه دیگر به دلیل شرایط اقلیمی، آب و هوایی و حتی فرهنگی می‌تواند متفاوت باشد. علاوه بر این، اگر هزینه‌های هنگفت مالی برای طراحی و اجرای برنامه‌های پاسخگویی بار نیز در نظر گرفته شود، مشخص می‌شود یک مسئله چند مولفه‌ای و مبهم برای استفاده از برنامه‌های مدیریت سمت تقاضا وجود دارد که از این لحاظ قدم برداشتن در این راه بدون داشتن یک نقشه راه ممکن نخواهد بود. این مقاله، با توجه به امکانات و دارایی های موجود در شرکتهای توزیع مدلی را ارائه می نماید که با به کار گیری آن می توان فرایند مناسب برای اولویت بندی و تشخیص برنامه های مناسب و موثر مدیریت سمت تقاضا در هر شبکه را به صورت عملی تعیین نمود. مدل ارائه شده، محدودیتهای موجود برای بکارگیری برنامه های مدیریت سمت تقاضا توسط شرکتهای توزیع مانند الزامات توانیر، امکانات شبکه و سایر موارد تاثیرگذار را در نظر گرفته و چارچوب مناسب برای تدوین برنامه ها را به روشنی معین می نماید.