عدالت در منابع درآمدی حاکمیت با تاکید بر تکالیف مالی اسلام

اگرچه تکیه بر مالیات به عنوان درآمد پایدار و رفع کسری بودجه از یک طرف و کاهش تملک و تصدی اقتصادی دولت از طرفی دیگر، می‌تواند بر کارامدی اثرگذار باشد؛ اما سوال جدی در تنویر افکار عمومی این است که با وجود منابع و ثروت‌های عظیم طبیعی در کشور، چرا سهم مالیات بسیار بالا و سهم منابع طبیعی و انفال در تامین منابع مالی حاکمیت پایین است؟ در شرایط فعلی کشور که درآمد واقعی عموم مردم جامعه با کاهش مواجه شده است، آیا اصولاً می‌توان با شعار کاهش وابستگی به درآمد نفتی، مدیریت صحیح انفال و سهم آن را در این شرایط حساس نادیده گرفت و بدون توجه به ناترازی زندگی افراد جامعه، اقدام به افزایش سهم مالیاتی نمود؟ به نظر می‌رسد بر فرض فراهم آوردن زمینه‌های نظری افزایش نسبت مالیات در تامین منابع مالی حاکمیت، نباید از اصل عقلایی غافل شد که افراد و نهادها، سهم‌شان در تامین منابع مالی حاکمیت به اندازه ظرفیت‌شان است و تکلیف بما لا یطاق از اساس محکوم است. ضمن اینکه ستاندن سهم مالیاتی غیرموجه از اقشار ضعیف جامعه در کنار انتقال گسترده بار مالیاتی به طبقات پایین جامعه و همچنین افزایش نرخ مالیات بر ارزش افزوده، خود تصویر بی‌عدالتی در نظام مالیاتی را به رخ می‌کشد. در این تحقیق سعی شده است با الگو گرفتن از تامین مالی اسلام این فرضیه مورد بررسی قرار گیرد که با وجود منابع تحت تملک دولت و سهم آن از دارایی‌های عمومی، توسعه مالیات ستانی در ایران به حدی که همه نیازهای جاری دولت از مالیات تامین شود، به گسترش بی‌عدالتی می‌انجامد.

justice in the revenue sources of sovereignty with an emphasis on the financial duties of islam

although relying on taxes as a stable income and eliminating the budget deficit on the one hand and reducing the government’s economic ownership and tenure on the other hand, it can affect efficiency; but a serious question in enlightening the public opinion is that despite the huge natural resources and wealth in the country, why is the share of taxes very high and the share of natural resources and anfal in providing financial resources of the government low?in the current situation of the country, where the real income of the public has been reduced, is it possible to ignore the correct management of anfal and its contribution-in this sensitive situation -with the slogan of reducing dependence on oil income and act without paying attention to the disharmony in the lives of community members to increase the tax share?it seems that on the assumption of providing the theoretical grounds for increasing the tax ratio in providing the financial resources of the government, one should not neglect the rational principle that individuals and institutions have their share in providing the financial resources of the government according to their capacity and intolerable duties are condemned from the base. in view of the fact that extracting an unjustified tax share from the weaker sections of society, along with the widespread transfer of the tax burden to the lower classes of the society, as well as increasing the value-added tax rate, shows the image of injustice in the tax system. in this research has tried to examine the hypothesis by taking islamic financing as a model, that despite the resources owned by the government and its share of public assets, the development of iran’s tax system to the extent that all the current needs of the government are provided through taxes, causes the growth of injustice.