|
|
بررسی داستان «خلیل کافر» اثر جبران خلیل جبران بر پایه نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو
|
|
|
|
|
نویسنده
|
جهانبخت لیلی امید ,فرخی اصلی سمیرا
|
منبع
|
دومين همايش بين المللي پژوهش هاي ميان رشته اي در پرتو زبان عربي و جريان هاي ادبي - 1402 - دوره : 2 - دومین همایش بین المللی پژوهش های میان رشته ای در پرتو زبان عربی و جریان های ادبی - کد همایش: 02230-96327 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
شناخت نیازهای انسان، راهگشای مشکلات و مبنای تصمیم گیری های وی در زندگی است. در این حیطه پژوهش های فراوانی انجام شده است که یکی از آنها مربوط به سلسه نیازهای آبراهام مزلو، روانشناس آمریکایی می باشد. وی معتقد است انسان دارای پنج دسته نیاز است و این نیازها به ترتیب از قاعده هرم، عبارتند از: نیازهای فیزیولوژیک؛ نیاز به امنیت، نیازهای اجتماعی، نیاز به احترام و در نهایت نیازِ خودشکوفایی که در راس هرم قرار دارد. از نظر مزلو رسیدن به سطوح بالا، جز با پاسخگویی به نیازهای اولیه میسر نمی شود. پژوهش حاضر سعی دارد تا با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مولفه های نظریه خودشکوفایی مزلو در داستان خلیل کافر اثر جبران خلیل جبران، نویسنده لبنانی بپردازد. داستان مذکور بیانگر سیر زندگی جوانکی بیست و دو ساله است که به نیازهای خود در سطوح مختلف واقف است و چون صومعه و راهبان او را از نیل به آنها بازمی دارند، برای تحقق آنها به پا می خیزد و در این مسیر، انبوه انسان هایی را با خود همراه می سازد و نسبت به نیازهایشان آگاه می کند. یافته های پژوهش مبین آن است که آگاهی و تلاش برای رسیدن به حقوق انسانی دارای ارزش بوده و عامل رهایی از استبداد زمانه است، همانطور که خلیل پس از پشت سر گذاشتن مشقت هایی به پیروزی رسید و توانست با غلبه بر افکار جامعه ای استبدادزده و ظلم پذیر درهای آگاهی و اندیشه را به روی مردم بگشاید و آنها را نسبت به نیازهایی فراتر از خوراک و پوشاک حداقلی، آگاه سازد.
|
کلیدواژه
|
آبراهام مزلو، خودشکوفایی، جبران خلیل جبران، «خلیل کافر».
|
آدرس
|
, iran, , iran
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|