نقش سبک زندگی فعال در ابعاد هوش معنوی و سلامت روانی همسران جانبازان شهرتهران

آیا با تقویت یکی از ابعاد وجودی مثل بعد جسمانی از راه ورزش کردن، می توان گامی در جهت تقویت ابعاد دیگر همچون بعد معنوی برداشت و در نهایت سبب ارتقاء سطح جسمانی و روان شناختی انسان شد. جامعه آماری تحقیق را کلیه همسران جانبازان بالای 25درصد شهر تهران تشکیل می دادند. حجم نمونه از روی حجم جامعه و بر طبق جدول کرجسی 200 نفر برآورد شد(100نفر ورزشکار و 100 نفر غیرورزشکار). انتخاب همسران ورزشکار با استفاده از روش نمونه گیری ساده، و همسران غیرورزشکار با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انجام شد. در این پژوهش از پرسشنامه هوش معنوی و پرسشنامه سلامت عمومی(ghq) استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و آزمونt مستقل با استفاده از نرم افزار spss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بین نمره هوش معنوی کلی و سلامت روان همبستگی معنی داری وجود دارد همچنین نمره هوش معنوی کلی و زیرمقیاس های آن در گروه همسران ورزشکار به طورمعنی داری بیشتر از گروه همسران غیرورزشکار بود. فرضیه اول این تحقیق مبنی بر تفاوت هوش معنوی و ابعاد آن در همسران ورزشکار و غیرورزشکار تائید شد. فرض دوم پژوهش مبنی بر تفاوت سلامت عمومی دو گروه نیز تائید شد و فرض سوم این تحقیق مبنی بر رابطه هوش معنوی و سلامت روان در دو گروه مورد مطالعه تائید شد. بنابراین یکی از راه های تقویت هوش معنوی و همچنین ارتقاء سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و البته مهارت های فردی تشویق به امر ورزش و فعالیت های منظم بدنی و همچنین فراهم کردن زمینه لازم جهت این امر می باشد.