|
|
تحلیل جامعه شناسی مشارکت شهروندان در بازآفرینی بافت های فرسودۀ شهری محلۀ جوادیه شهر تهران
|
|
|
|
|
نویسنده
|
خانی مریم ,شیخی محمد ,محسنی رضاعلی
|
منبع
|
اقتصاد و برنامه ريزي شهري - 1403 - دوره : 5 - شماره : 4 - صفحه:46 -60
|
چکیده
|
با رشد و گسترش شهرها طی زمان، شکل شهری و جمعیتی آن نیز تغییر مییابد. محدودههای شهری دیگر توان پاسخگویی به رشد جمعیت را ندارند. از اینرو، رفتهرفته برخی از محدودههای شهری رشد بیمارگونهای مییابند و برخی دیگر نیز فرسوده میشوند. فرسودگی یکی از مسائل مربوط به فضای شهری است که نابسامانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بیقوارگی را به دنبال دارد. از اینرو در راستای سیاستهای توسعهای، مدیران شهری بر پایۀ حفظ کالبد شهر، ایمنسازی و استحکامبخشی به شهرها باید تدابیری را اتخاذ کنند. از تدابیر توسعهای در این زمینه میتوان به بازآفرینی شهری اشاره کرد. بازآفرینی شهری نوعی دید جامع و یکپارچه است که با مجموعه اقداماتی به حل مسائل مربوط به شهر و از جمله فرسودگی شهری میپردازد. شناخت و بررسی روابط میان ویژگیهای کالبدی و واکنشهای اجتماعی، بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش کیفیت زندگی، استفادة بهینه از زمینهای شهری و ممانعت از توسعۀ بیرویه شهرها، اهمیت نقش گروههای اجتماعی مختلف و نیروهای محلی، توجه به محیط زیست و غیره از جمله مواردی است که در برنامههای بازآفرینی مد نظر قرار میگیرد. در این نوع برنامهها حضور و نقش مردم حائز اهمیت است. به بیانی، مشارکت شهروندان میتواند نقش تسهیلکنندهای در برنامههای بازآفرینی داشته باشد. بدون مشارکت مردم اجرای برنامههای بازآفرینی برای مدیران شهری دشوار خواهد بود و هزینههای هنگفتی را نیز به همراه خواهد داشت. از اینرو، مقالۀ حاضر با توجه به اهمیتی که مشارکت شهروندان در برنامههای بازآفرینی دارد، قصد دارد فرایند جامعهشناختی مشارکت شهروندان در بازآفرینی بافتهای فرسودۀ شهری را بررسی کند. با شناسایی مولفههای جامعهشناختی مشارکت، علاوه بر کاهش هزینههای مدیریت شهری، میتوان با بهرهمندی از قدرت مشارکت محلی، برنامههای بازآفرینی را با سرعت و کیفیت بیشتری اجرایی کرد. این امر موجب تسهیل در مدیریت شهری، بهبود و توسعۀ فضای شهری و در نتیجه، افزایش کیفیت زندگی در بافتهای فرسوده خواهد شد.مواد و روشهابر مبنای هدف و سوال پژوهش، روش تحقیق کیفی برای این مقاله به کار برده شد. با توجه به اینکه در مقالۀ حاضر توصیفهای استدلالی و کشف معناها و تعبیرهای کنشگران اجتماعی به عنوان مشارکتکنندگان در بازآفرینی بافتهای فرسوده اهمیت دارد، روش تحلیل در این پژوهش، کیفی است. برای مطالعۀ بخش مشارکت (ساکنان بافتهای فرسوده) از روش گروه مبتنی بر بحث یا گروه متمرکز (fgd) و در بخش برنامههای بازآفرینی، روش مصاحبههای باز و نیمهباز با متخصصان و کارشناسان استفاده شد. برای نمونهگیری ابتدا نقشۀ بافت فرسوده تهیه و مشخصات معابر محلۀ جوادیه اعم از بزرگراهها، خیابانهای اصلی، فرعی، کوچهها و بنبستها استخراج شد. بر این اساس، از مجموع 6951 پلاک موجود در محلۀ جوادیه 1404 پلاک نوسازی (بازآفرینی) شد و تعداد 5547 پلاک نیاز به نوسازی داشت. سپس با روش نمونهگیری خوشهای نمونههای مورد نظر از میان پلاکهای شناساییشدۀ نیازمند نوسازی (بازآفرینی) جمعیت نمونه انتخاب شدند. بر حسب نمونهگیری به قید قرعه دو دسته انتخاب، و از میان آنها دو گروه 12نفری از ساکنان پلاکهای بافت فرسودۀ محلۀ جوادیه برای شرکت در جلسات گروه متمرکز انتخاب شدند. از میان کارشناسان و متخصصان نیز بر حسب آشنایی، تخصص و احاطه بر وضعیت بافتهای فرسوده از جمله شهردار، معاون، مدیر، کارشناس و تسهیلگر انتخاب شدند و با آنها مصاحبۀ باز (به صورت پرسش و پاسخ) صورت گرفت. برپایۀ اهداف، سوال اصلی و مدل تحقیق، سوالات گروه متمرکز و مصاحبهها تنظیم شد. دو جلسۀ گروه متمرکز با گروههایی 12نفری طی حدود 45 تا 60 دقیقه برگزار و نتیجۀ جلسات مکتوب و پیادهسازی شد و مطالب مورد نیاز استخراج و دستهبندی شد. با استفاده از اطلاعات استخراجشده به سوال اصلی پژوهش پاسخ داده شد. برای کشف بهتر روابط بین دادهها با نرمافزار maxqda تحلیل کیفی مصاحبه انجام شد. پاسخها به سوالات تحقیق با نتایج نرمافزار جمعبندی و نتیجهگیری صورت گرفت. با استفاده از نتایج حاصل از جلسات گروه متمرکز و مصاحبهها، مدل مشارکت و چالشهای آن در محلۀ جوادیه مشخص و مدل پیشنهادی برای جلب و افزایش مشارکت ارائه شد.یافتههایافتههای پژوهش نشان داد اقداماتی از جمله شفافسازی و ایجاد اعتماد، آگاهیبخشی درست به مردم و انجام تبلیغات صحیح، ارائۀ تسهیلات مناسب و آسان به شهروندان در نوسازی منازلشان، توجه به ارزشهای قومی و محلی و حفظ هویت بافت، تدریجی بودن برنامههای بازآفرینی و اجرای آن و یکپارچگی در مدیریت از مولفههای اصلی جلب مشارکت مردم در بافتهای فرسودۀ شهری هستند. همچنین، اگر بازآفرینی با حفظ حقوق افراد، در نظر گرفتن حق مالکیت آنها و مدیریت صحیح در ساختمانهای بازآفرینیشده، توجه به نیازهای ضروری مردم، توسعۀ فضاهای گفتمانی، توسعه و ایجاد دسترسی به فضاهای عمومی مانند بوستانها و فضاهای سبز، اصلاح و شکلدهی مناسب به معابر شهری، آگاهسازی و آموزش مالکان، ایجاد تسهیلات و مشوق برای آنها، توانمندسازی محلات، اثرات فرهنگی و اجتماعی برنامههای بازآفرینی، توجه به محیط زیست، همراه باشد، در مشارکت مردمی تاثیرگذار است. در همین راستا، بهکارگیری روشهای نوین در بازآفرینی و تامین امنیت فیزیکی ساختمانهای نوساز، تاکید بر مدیریت یکپارچه در برنامهریزی برای بازآفرینی، توجه به حقوق مالکان، توجه به انجام تکالیف سازمانهای مرتبط با برنامههای بازآفرینی، تداوم در برنامهریزی و اجرای آن، در نظر گرفتن عدالت در برخورداری از امکانات شهری و نیاز به برخی اصلاحات در قوانین مرتبط به بازآفرینی از سایر موارد حائز اهمیت است.نتیجهگیریبررسی مطالعات و پژوهشهای گذشته در زمینۀ مشارکت مردمی در برنامههای بازآفرینی بافتهای فرسودۀ شهری نشان داد اعتمادسازی، چالش اصلی پیش روی مشارکت در این نوع بافتها است. اما نتایج مقالۀ حاضر نشان داد پیش از اینکه اعتماد در مردم ایجاد شود، باید اقداماتی صورت پذیرد. به بیانی، اعتمادسازی خود پیشنیازهایی دارد که اگر به آنها توجه نشود، اعتمادی شکل نخواهد گرفت و همچنین، پس از شکلگیری اعتماد نیز حلقههای واسطی وجود دارند که بدون در نظر گرفتن آنها مشارکت شکل نخواهد گرفت. مطالعات نظری، مصاحبهها و بررسیها در محلۀ جوادیه نشان داد توجه به نیازها، منافع، رضایتمندی مردم، تقویت امنیت، توجه به ارزشهای فرهنگی، تقویت انسجام گروهی، تقویت حس تعلق محلهای (احساس عضویت، حس تاثیرگذاری، توجه به نیازها و تقویت پیوندهای عاطفی)، تفویض اختیار، فراهمسازی امکان گفتمان و شفافیت در اطلاعرسانی از مواردی هستند که زمینهساز اعتمادسازی هستند. پس از اعتمادسازی نیز شکلگیری فضاهای عمومی، مشارکت ذهنی و سپس، مشارکت عینی نیاز است که مشارکتی دوسویه و صورت کاملی از مشارکت شکل بگیرد. توجه به این موارد به عنوان پیشنیاز اعتمادسازی و شکلگیری حلقههای واسط بین اعتمادسازی تا مشارکت، اهمیت زیادی برای برنامهریزان و نهادهای مجری خواهد داشت. توجه به پیشنیازها و حلقههای واسط برای جلب مشارکت میتواند راهگشای برنامهریزان و مجریان برای ورود با محلات دارای بافت فرسوده به منظور اجرای برنامههای بازآفرینی باشد. برنامهریزان برای برنامهریزی بازآفرینی در بافتهای فرسودۀ شهری بهخصوص در محلاتی مانند محلۀ جوادیه و اخذ نتایج هر چه بهتر، در گام نخست باید شناخت صحیحی از محله، ناحیه، منطقه و ساکنان بافتهای فرسودهای کسب کنند. به شاخصهایی همچون نیازهای مردم، سطحبندی نیازها، رضایتمندی مردم، پیوندهای اجتماعی و ارزشهای فرهنگی، هویت محلهای، وجود فضاهای گفتمانی و نحوۀ واگذاری قدرت به مردم توجه ویژه داشته باشند. توجه به این شاخصها به شکلگیری اعتماد دوجانبه میان مردم و مسئولان منجر خواهد شد و در نهایت، مشارکتی دوجانبه (از سوی مردم و مسئولان) شکل خواهد گرفت. در این صورت، برنامههای بازآفرینی با کمترین هزینه برای مدیریت شهری و با بالاترین درجۀ رضایتمندی و مشارکت مردمی اجرایی میشود. با توجه به موارد گفتهشده، پس از ایجاد انگیزه و جلب مشارکت مردمی در برنامههای بازآفرینی باید اقداماتی انجام شود که مشارکت جلبشده افزایش یابد و تقویت شود. در همین راستا افزایش شفافیت در ارائۀ اطلاعات و اعتمادسازی در مردم، ارائۀ تسهیلاتی که با نیازهای ساکنان بافتها متناسب بوده و دریافت آن آسان باشد، مدیریت قوی در برنامهریزی که به طور کلان همۀ موضوعات بافت را مد نظر قرار دهد و در زمان اجرا نیز دارای سرعت، دقت و کارایی بالایی باشد و همچنین، در نظر گرفتن حقوق مالکیت افراد و ایجاد اطمینان در حفظ این حقوق، از عوامل مهم برای افزایش و تقویت میزان مشارکت مردم در برنامههای توسعهای است
|
کلیدواژه
|
بازآفرینی شهری، بافت فرسوده، جامعهشناختی، شهر تهران، مشارکت شهروندان
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, دانشکدۀ علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه, ایران, دانشگاه علامه طباطبایی, دانشکدۀ علوم اجتماعی, گروه برنامهریزی اجتماعی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, دانشکدۀ علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه, گروه جامعه شناسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mohseni.net14@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
sociological analysis of citizen participation in the regeneration of worn urban textures in javadieh neighborhood of tehran
|
|
|
Authors
|
khani maryam ,sheikhi mohammad ,mohseni reza ali
|
Abstract
|
with the growth and expansion of cities over time, the urban form and its population also change. urban areas are no longer able to respond to population growth. therefore, gradually, some urban areas grow in a sick way, and some others wear out. worn-out is one of the issues related to the urban space, which leads to disorder, imbalance, disproportion, and disorder. therefore, in line with development policies, city managers should adopt measures based on preserving the city body and securing and strengthening cities. one of the development measures in this field is urban regeneration. urban regeneration is a comprehensive and integrated vision that solves problems related to the city, including urban decay, with a set of measures. recognizing and examining the relationships between physical characteristics and social reactions, improving the economic situation and increasing the quality of life, optimal use of urban land and preventing the indiscriminate development of cities, the importance of the role of different social groups and local forces, attention to the environment, etc. are among the items that are considered in regeneration programsin these types of programs, the presence and role of the people is essential. in other words, citizen participation can play a facilitating role in regeneration programs. without people’s participation, it will be difficult for city managers to implement regeneration programs, and it will bring huge costs. therefore, given the importance of citizen participation in regeneration programs, this article aims to examine the sociological process of citizen participation in the regeneration of dilapidated urban textures. by identifying the sociological components of participation, in addition to reducing urban management costs, it is possible to implement regeneration programs with greater speed and quality by leveraging the power of local participation. this will facilitate urban management, improve and develop the urban space, and, as a result, increase the quality of life in worn-out areas.materials and methodsbased on the research objective and question, a qualitative research method was used for this article. given that in this article, argumentative descriptions and discovery of meanings and interpretations of social actors as participants in the regeneration of dilapidated textures are important, the analysis method in this study is a qualitative analysis method.
|
Keywords
|
citizen participation ,sociology tehran city ,urban regeneration ,worn-out urban fabric
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|