|
|
بررسی تاثیر محیط های شهری پیرامون مراکز توانبخشی و مولفههای شفابخش بر کیفیت زندگی و نشاط بیماران اماس
|
|
|
|
|
نویسنده
|
خوش سیر ثابت محمدرضا ,امان پور مریم
|
منبع
|
اقتصاد و برنامه ريزي شهري - 1403 - دوره : 5 - شماره : 4 - صفحه:200 -215
|
چکیده
|
بیماری اماس نوعی بیماری چندوجهی و پیچیده با طیف گستردهای از علائم است که بر توانایی بیمار در انجام فعالیتهای روزانه تاثیر منفی میگذارد. اماس به عنوان یک بیماری روانی و جسمی، با شرایط محیطی مرتبط است و عوامل محیطی در ایجاد و پیشگیری از این بیماری موثر هستند. به بیانی، عوامل مختلفی در بروز این بیماری نقش دارند از جمله ژنتیک، شرایط آبوهوایی، تغذیه و در نهایت شرایط اجتماعی (استرس، حوادث زندگی و ...). عوارض ناشی از اماس، بیمار را دچار مشکلات جسمی و حرکتی میکند و بیشتر بین جوانان 20 تا 40 ساله دیده میشود. چالشهای پیش روی بیماران اماس شامل جنبههای جسمی و روانی است و ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ اﻳﻦ ﻣﺸﻜﻼت ﺑﺎﻋﺚ ایجاد این احساس در بیماران شود که دیگر کنترلی بر زندگی خود ندارند که این امر باعث افسردگی، افزایش اضطراب و استرس و در نتیجه، کاهش سرزندگی بیماران و اطرافیان آنان میشود. با توجه به افزایش بیماران اماس و نیازهای خاص این بیماران از یک سو و تعداد محدود مراکز توانبخشی تخصصی با رویکرد ایجاد محیطی حمایتی برای بهبود سلامت روان بیماران از سوی دیگر، پرواضح است که تغییر نگرش در طراحی مراکز درمانی و توانبخشی اهمیت بسزایی دارد، به طوری که بتوان به محیط یک مرکز درمانی به عنوان یک محیط شفابخش نگریست. لذا تحقیق حاضر به بررسی تاثیر طراحی محیطهای شهری و ویژگیهای پیرامونی مراکز توانبخشی میپردازد و به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا وجود فضاهای سبز و باغهای شفابخش میتواند بر بهبود وضعیت روانی و جسمی بیماران اماس موثر باشد و علائم بیماری اماس را کاهش دهد. همچنین، فرض بر این است که طراحی مناسب محیط شهری و وجود فضاهای سبز در اطراف مراکز درمانی و توانبخشی به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کرده و با کاهش استرس و اضطراب، وضعیت روانی آنان را بهبود میبخشد. هدف اصلی این پژوهش دست یافتن به اصول و الزامات معماری متناسب با عوامل موثر بر مولفۀ سرزندگی (کنترل و تسلط بر محیط) در محیط شفابخش به عنوان عواملی موثر در بهبود کیفیت زندگی و افزایش امید به زندگی بیماران اماس و اطرافیان آنها است.مواد و روشهاروش تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و از روشهای تحقیق آمیخته (ترکیبی) همچون روش تحقیق کمی و کیفی مبتنی بر تحلیل دادههای اولیه و نمونههای موردی بهرهگیری کرده است. این تحقیق از دادههای اولیه و نمونههای موردی بهره برده و به صورت پیمایشی و توصیفی تحلیلی انجام شده است. ابتدا از طریق بررسیهای کتابخانهای و اسنادی و جستوجو در اینترنت و سپس، بررسی نمونههایی که با موضوع سنخیت و نزدیکی دارند اعم از خارجی و داخلی در جدول swot (نکات مثبت و منفی، قوتها و ضعفها) مورد تحلیل کیفی قرار گرفته و نتایج آنها استخراج شده و در پرسشنامه لحاظ شده است. پرسشنامه بر اساس مبانی نظری، اهداف تحقیق و اصول تدوین پرسشنامه طرح شده و سپس جامعۀ آماری و نمونۀ آماری مشخص شده و بر اساس اهداف تحقیق، دادهها خلاصه و دستهبندی و سپس در نرمافزار spss26 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. جامعۀ آماری این تحقیق، بیماران اماس، خانوادۀ آنها و مسئولان درمانی بیماران اماس در تهران هستند.یافتههایافتهها نشان داد هشت عامل، از جمله چشمانداز وسیع یا بسته، دسترسیپذیری، فعالیتهای باغبانی، طراحی باغ، نیمکتهای ثابت یا متحرک، انتخاب مکان برای تنها بودن یا با دیگران بودن و سادگی محیط به عنوان عوامل موثر در سرزندگی محیط شفابخش شناخته شدند. طراحی باغ به عنوان مهمترین عامل شناسایی شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد بیشتر متغیرهای مستقل به طور مثبت با کیفیت زندگی بیماران اماس همبستگی دارند و در عین حال بر وضعیت روانی بیماران تاثیر منفی دارند. بهویژه، متغیرهایی مانند «چشمانداز وسیع یا بسته داشتن»، «قابل دسترس بودن»، «انجام فعالیتهای باغبانی» و «طراحی باغ باید امکان انتخاب به افراد بدهد» ارتباط معناداری با بهبود کیفیت زندگی بیماران و کاهش اضطراب، افسردگی و استرس دارند. در نتایج آزمون تحلیل واریانس (anova) نیز مشخص شد که چشمانداز وسیع یا بسته داشتن و قابل دسترس بودن بیشترین تاثیر را بر بهبود کیفیت زندگی بیماران و کاهش اضطراب، افسردگی و استرس داشتند. در نتایج رگرسیون چندگانه که برای بررسی تاثیر مستقیم متغیرهای مستقل بر کیفیت زندگی بیماران اماس، انجام شد، مشخص شد که تمامی متغیرهای مستقل (چشمانداز، قابل دسترس بودن، طراحی باغ و ...) تاثیر معناداری بر کیفیت زندگی بیماران دارند. چشمانداز وسیع یا بسته داشتن با ضریب بتا 0/51 بیشترین تاثیر و نشستن در آفتاب یا سایه کمترین تاثیر را بر کیفیت زندگی نشان داد. با توجه به اینکه میانگین بیشتر متغیرها در تحقیق نزدیک به 3 است، میتوان نتیجه گرفت که وضعیت طراحی محیطهای درمانی و توانبخشی پیرامون مراکز درمانی به طور کلی در سطح متوسط قرار دارد. این نتیجه بهویژه در مورد فاکتورهایی مانند «چشمانداز وسیع» و «قابل دسترس بودن» که بالاترین امتیاز را دارند، مشهود است. این مولفهها نشاندهندۀ اهمیت طراحی محیطهای مناسب در بهبود کیفیت زندگی بیماران اماس هستند.نتیجهگیریارتباط محتوایی مدلهای مفهومی و مبانی نظری با تمرکز بر تاثیر طراحی محیطی بر کیفیت زندگی بیماران اماس در این پژوهش نشاندهندۀ آن است که مدل مفهومی دارای دو دسته متغیر اصلی است که هر دسته از متغیرها به نحوی با وضعیت جسمی و روانی بیماران اماس در ارتباط هستند. از یک سو، متغیرهای مستقل به ویژگیهای طراحی محیطی اشاره دارند که به طور مستقیم بر وضعیت بیماران تاثیر میگذارند. این ویژگیها شامل عواملی مانند دسترسی به فضاهای مختلف (آفتابی و سایهدار)، مسیرهای حرکتی مناسب برای افراد با محدودیت حرکتی، مبلمان مناسب و فضاهایی برای فعالیتهای اجتماعی و باغبانی هستند. از سوی دیگر، متغیر وابسته، کیفیت زندگی بیماران اماس است که تحت تاثیر ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی قرار دارد. در نهایت، نتایج تحقیق نشان میدهد با طراحی مناسب فضای فیزیکی و معماری مراکز توانبخشی، میتوان به بهبود کیفیت زندگی این بیماران کمک کرد و به کاهش مشکلاتی همچون اضطراب، افسردگی و استرس منجر شد. همچنین، با افزایش سرزندگی و کنترل بر محیط، بهبود بیماران را تسریع کرد.
|
کلیدواژه
|
بیماران اماس، کیفیت زندگی، مولفههای شفابخش، محیط های شهری، نشاط بیماران
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه, گروه معماری, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار, گروه معماری, ایران
|
پست الکترونیکی
|
maryamamanpour58@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
investigating the impact of urban environments around rehabilitation centers and healing components on the quality of life and vitality of ms patients
|
|
|
Authors
|
khosh seir sabet mohammadreza ,amanpour maryam
|
Abstract
|
multiple sclerosis (ms) is a multifaceted and complex disease with a wide range of symptoms that negatively impact patients’ ability to perform daily activities. ms is associated with psychological and physical conditions, with environmental factors playing a significant role in its development and prevention. various elements contribute to the onset of this disease, including genetics, climate conditions, nutrition, and social circumstances (stress, life events, etc.). the complications arising from ms lead to physical and mobility issues, primarily observed among young adults aged 20 to 40. the challenges faced by ms patients encompass both physical and psychological aspects, potentially causing feelings of loss of control over their lives, which can result in depression, increased anxiety, and stress, ultimately diminishing the vitality of both patients and their surroundings. given the rising number of ms patients and their specific needs on the one hand and the limited number of specialized rehabilitation centers aimed at creating a supportive environment for improving patients’ mental health on the other hand, it is evident that a shift in perspective regarding the design of treatment and rehabilitation centers is of great importance. this shift should allow for viewing a treatment center as a healing environment. therefore, this research investigates the impact of urban environment design and the surrounding features of rehabilitation centers, seeking to answer whether the presence of green spaces and healing gardens can improve the psychological and physical conditions of ms patients and alleviate ms symptoms. it is also hypothesized that appropriate urban environment design and the existence of green spaces around treatment and rehabilitation centers will enhance patients’ quality of life by reducing stress and anxiety, thus improving their psychological status. the main objective of this study is to establish architectural principles and requirements aligned with factors affecting vitality (control over the environment) in healing environments as effective elements in enhancing the quality of life and increasing hope for ms patients and their families.materials and methodsthe research method is applied in nature, utilizing mixed research methods (combining quantitative and qualitative approaches based on primary data analysis and case studies). this study employs primary data and case studies conducted through survey-based descriptive-analytical methods. initially, relevant literature was reviewed through library studies and online searches, followed by qualitative analysis using swot tables (strengths, weaknesses, opportunities, threats) for both domestic and international samples related to the topic. the results were extracted and incorporated into a questionnaire based on theoretical foundations, research objectives, and questionnaire formulation principles. subsequently, the statistical population and sample were identified; data were summarised and categorized according to research goals before being analyzed using spss26 software. the statistical population for this research includes ms patients, their families, and healthcare providers in tehran.findingsthe findings revealed eight factors recognized as influential in the vitality of healing environments: expansive or enclosed views, accessibility, gardening activities, garden design, fixed or movable benches, choices for solitude or social interaction, and simplicity of the environment. the garden design emerged as the most significant factor identified. correlation analysis results indicated that most independent variables positively correlate with the quality of life for ms patients while negatively impacting their psychological status.
|
Keywords
|
healing components ,ms patients ,patient vitality ,quality of life ,urban environments
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|