|
|
نقش هوشمندسازی شهر در حکمروایی کارآمد
|
|
|
|
|
نویسنده
|
آباقری مهابادی نوشین ,فتحی سروش ,زارع زهرا
|
منبع
|
اقتصاد و برنامه ريزي شهري - 1403 - دوره : 5 - شماره : 2 - صفحه:202 -217
|
چکیده
|
مقدمه شهر هوشمند شهری است که فناوریهای مدرن را برای خدمات خودکار و کارآمد یکپارچه میسازد تا سبک و کیفیت زندگی شهروندان را بهبود بخشد. در حالی که سه جنبۀ مهم شهر هوشمند شاملِ عوامل نهادی، عوامل فناوری و عوامل انسانی است، در ادغام یکپارچه این سه عامل است که شش مولفۀ اصلی شهر هوشمند تحت عناوین اقتصاد هوشمند، مردم هوشمند، حکمروایی هوشمند، زندگی هوشمند، پویایی هوشمند و محیط زیست هوشمند شکل میگیرد. این شش مولفه ابزار کارآمد کردن دولت در لوایِ مدیریت و حکمروایی شایسته است. از نظر تاریخی، توسعۀ شهری نشان میدهد هوشمندی یک شهر نه تنها به عوامل فناوری نوآورانه متکی است، بلکه مهمتر از آن به مدیریت و هماهنگی هوشمندانۀ حوزههای مختلف شهری و بازیگران شهری متکی است. حکمروایی هوشمند در میان سایر محورهای شهر هوشمند از یک سو به دلیل نقش بارزی که در امر سیاستگذاری، برنامهریزی، جلب مشارکت عمومی و تامین و ارائۀ خدمات عمومی به عهده داشته و از سوی دیگر به واسطۀ نقش مهمی که در شکلگیری بنیانهای اصلی شهر هوشمند دارد از اهمیت بالایی برخوردار است. این اهمیت تا جایی است که به نظر برخی صاحبنظران، شهرهای هوشمند با حاکمیت هوشمند آغاز میشوند. مدیران شهری باید بدانند که فناوری به خودی خود شهری را هوشمندتر نخواهد کرد، بلکه ساخت شهر هوشمند نیازمند درک سیاسی از فناوری ست. از اینرو نتیجه میگیریم که هوشمندسازی شهر به دلیل پتانسیل بالا ضرورت بهکارگیری آن کاملاً احساس میشود و باعث کارآمدی در حکمروایی میشود زیرا مبنای آن مشارکت هوشمند شهروندان از درگاه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات شکل میگیرد. هوشمندسازی شهرها به مقامات شهرها امکان تعامل مستقیم با جامعه و زیرساختهای شهری را میدهد و این موضوع میتواند رویۀ مدیریت اثربخشی را رقم زند که باعث کاهش فساد اداری، نظارت درست، امکان پاسخدهیهای آنی به چالشها، جلوگیری از هدررفت منابع و غیره را میسر کند که میتواند به کارآمدی در حکمروایی و جلب اعتماد در شهروندان منجر شود. باید به این نکته توجه داشت که این شیوه ادارۀ شهرهای کشور یک فرایند است و نه یک پروژه، هدف و مقصد نهایی. مطالعۀ حاضر تاکید بر حکمروایی کارآمد بر مبنای هوشمندسازی شهر است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارائۀ راهبردهای کلان تحقق چشمانداز نقش هوشمندسازی شهر در حکمروایی کارآمد از دید شهروندان تهرانی است. سوال اصلی در این پژوهش آن است که هوشمندسازی شهر در حکمروایی کارآمد از نظر شهروندان چه تاثیری دارد.مواد و روشهااین تحقیق با استفاده از روش گراندد تئوری اشتراوس و کوربین با محوریت کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و با استفاده از مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با 19 نفر از شهروندان تهرانی با نمونهگیری به روش نظری بوده است. 14 کد گزینشی در پنج دسته شرایط علّی، راهبردها، مداخلهگر، زمینهای و پیامدها و 133 کد محوری و 668 کد باز از مجموع مصاحبهها استخراج شد و پدیدۀ محوری در این پژوهش «هوشمندسازی شهر تهران» است. محقق از مصاحبۀ شمارۀ 16 به اشباع نظری رسید، اما برای اطمینان بیشتر مصاحبه را تا نفر 19 ادامه داد. تحلیل دادهها و کدگذاری با نرمافزار مکس کیودا 2020 است. برای ارزیابی معیارهای کیفیت معیار مقبولیت، قابلیت تایید، قابلیت اعتماد و معیار انتقالپذیری انجام شد.یافتههاهوشمندسازی شهر به عنوان پدیدۀ محوری در این پژوهش فرایندی است که با استفاده از فناوریهای نوین مانند اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، تحلیل دادهها و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی به منظور بهبود کیفیت زندگی شهروندان، بهرهوری منابع، حفظ محیط زیست و تسهیل ارتباطات در شهرها انجام میشود. شرایط علّی در این پژوهش ضعف در مدیریت شهر و عدم یکپارچگی بین سازمانها، مشکلات اقتصادی و کمبود منابع مالی، مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی شهری و عقبماندگی از استانداردهای جهانی است. مفهوم ضعف در مدیریت شهر و عدم یکپارچگی بین سازمانها شامل فرهنگ و ساختار عقبمانده از تکنولوژی، عدم مدیریت واحد شهری، مشکلات سیاسی و اجتماعی در سطح مدیریتی جامعه، نبود استراتژیهای جامع در ادارۀ شهر، عدم آمادگی مدیریت شهر در بحران بلایای طبیعی و منسوخ شدن مدیریت سنتی است. مفهوم مشکلات اقتصادی و کمبود منابع مالی شامل تحریم، کسری بودجه در منابع دولتی و کمبود سرمایهگذاری بخش غیردولتی است. مفهوم مشکلات اجتماعی و زیستمحیطی شامل مشکلات زیستمحیطی و کمبود منابع، عدم تناسب زیرساخت شهری با جمعیت و عدم مناسبسازی معابر، تغییر وضعیت آسیبهای اجتماعی و افزایش آنومی اجتماعی است. عقبماندگی از استانداردهای جهانی به معنای عدم تطابق و پیروی از استانداردها، مقررات و رویکردهای بینالمللی است که در زمینههای مختلفی از جمله فناوری، محیط زیست، اقتصاد و اجتماعی وجود دارند. این عقبماندگی میتواند باعث کاهش رقابتپذیری، عقب ماندگی و محدودیت همکاری بینالمللی شود.راهبردها در این پژوهش شامل بسترسازی برای هوشمندسازی، پیادهسازی مدیریت دانش، ایجاد بستر تامین مالی و بهرهگیری از فناوری نوین است. بسترسازی برای هوشمندسازی ایجاد، بازنگری و اطلاعرسانی قوانین، بهرهگیری از سرمایۀ انسانی و بسترسازی زیرساختی و سختافزاری است. مدیریت دانش بهاشتراکگذاری دانش و تجربیات بین اعضای سازمان و در سطح کلانشهر کمک میکند. این اشتراک دانش باعث افزایش همکاری و هماهنگی بین اعضا و در نهایت سازمانها میشود و بهبود فرایندها و اتخاذ تصمیمات بهتر را تسهیل میکند. ایجاد بستر تامین مالی هم در داخل و هم از خارج از دیگر راهبردهای تحقق هوشمندسازی در شهر تهران است. بهرهگیری از فناوری نوین شامل آموزشهای نوین با ابزار نوین و بهرهگیری از ابزارهای نوین است.نگرانی امنیتی و حریم خصوصی و سیستم مدیریت ناکارآمد از عوامل مداخلهگر در این پژوهش است. نگرانی امنیتی و حریم خصوصی شامل آسیب هک شدن اطلاعات شخصی افراد و نشت اطلاعات، رصد کردن رفتار شهروند توسط دولت از طریق ابزارهای دیجیتال که باعث ایجاد اعتماد کمتر و ترجیح اپلیکیشنهای خارجی نسبت به داخلی ست از دیگر مصادیق این امر است. سیستم مدیریت ناکارآمد به معنای پایین بودن دغدغهمندی و مسئولیتپذیری مدیران در حل مشکلات شهری، تمرکز امکانات در شهر تهران، توجه کم مدیران به اخلاقمداری، عدم نیازسنجی قبل برنامه و پاسخ نامناسب به مسائل موجود، ترجیح اپلیکیشن خارجی به داخلی، عدم استمرار در برنامهریزی و نظارت دولت، عدم شایستهسالاری و ضعف استفاده از نخبگان و خلاقیت شهروندان است.شرایط زمینهای در این پژوهش شامل حکمرانی مطلوب و یکپارچه و ارتباطات فرامرزی است. حکمرانی مطلوب و یکپارچه در شهر هوشمند به معنای داشتن یک سیستم مدیریتی که اطمینان حاصل کند تمامی ارگانها و بومهای مرتبط با توسعۀ شهر هوشمند، به صورت هماهنگ و همسو عمل کنند. مولفهها و شاخصهای حکمرانی مطلوب در یک شهر شامل شفافیت، مشارکت شهروندی، هماهنگی، انعطافپذیری، کارایی و اثربخشی، پایداری و نوآوری است. ارتباطات فرامرزی شامل تبادل دادهها، تجارت، همکاریهای فنی و فرهنگی بیشتر بین شهرها و کشورها میشود. اشتراک تجارب و دانش، همکاری در پروژههای مشترک و جذب سرمایهگذاری خارجی از مزایای ارتباطات فرامرزی است. پیامدهای هوشمندسازی در این پژوهش شامل پیامدهای مثبت و منفی است. پیامدهای مثبت هم در ابعاد اجتماعی (همگرایی اطلاعات شهری، افزایش فرصتهای شغلی، افزایش امنیت اجتماعی، افزایش سرمایۀ اجتماعی، کاهش مشکلات شهری، توسعۀ پایدار شهر و ایجاد مدیریت یکپارچه) هم در ابعاد فردی (سهولت دسترسی به خدمات شهری، توسعۀ شبکۀ ارتباطی، افزایش کیفیت زندگی فردی، امکان پیشرفت اجتماعی و سهولت دسترسی به دانش) است. پیامدهای منفی هم شامل تبعات اجتماعی (وابستگی مفرط ساختارهای کشور به فناوری، حذف برخی مشاغل و از بین رفتن سنتها) و هم تبعات فردی (ایجاد آسیبهای نوپدید، کم تحرکی و مشکلات جسمی و کاهش مهارتهای نرم و افزایش اختلالات روانشناختی) است. نتیجهگیری هوشمندسازی در حکمروایی شهری نقش مهمی در توسعۀ پایدار و بهبود کیفیت زندگی شهروندان دارد. این مفهوم، با استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، به منظور بهبود مدیریت شهری، افزایش شفافیت، مشارکت شهروندان و بهینهسازی منابع شهری شکل میگیرد. پس به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که حکمروایی کارآمد در بستر هوشمندسازی میتواند باعث ترویج شفافیت و مشارکت بیشتر شهروندان در تصمیمگیریها و اجرای برنامهها، کاهش بروکراسی با سادهسازی فرایندها، بهبود ارتباطات و تنظیم مقررات مناسب در حوزۀ مدیریت شهری میشود. از دیگر دستاوردهای آن، توسعۀ خدمات الکترونیک شهری و کاهش هزینهها، مدیریت ترافیک و حملونقل هوشمند، کاهش ترافیک، بهبود ایمنی و کارآمدی حملونقل عمومی، مدیریت پسماندها، مدیریت و هوشمندسازی شبکههای انرژی، مدیریت منابع آبی و جلوگیری از هدررفت منابع آبی، مدیریت بهرهوری، تصمیمگیری مبتنی بر اطلاعات از جمله ارائۀ دادهها و آمارهای دقیق و بهروز به حکمرانان و افزایش کیفیت تصمیمگیری و اجرای سیاستها، بهبود خدمات عمومی است که میتواند به افزایش پاسخگویی، تصمیمات بهموقع و مناسب و شفافیت در ادارۀ شهر منجر شود. برای هموار کردن این مسیر نیاز به ترویج آگاهی شهروندان از جمله برگزاری دورههای آموزشی و کارگاهها برای آگاهیبخشی به شهروندان در مورد مفاهیم هوشمندسازی، تشویق به مشارکت شهروندان و ایجاد فرصتهای مشارکت شهروندان در تصمیمگیریهای مرتبط با شهر، ایجاد پلتفرمهای الکترونیکی برای دریافت نظرات و پیشنهادهای شهروندان، توسعۀ پروژههای هوشمندسازی و اطلاعرسانی در خصوص آن، تحقیق و پژوهش و ایجاد پایگاه دادههای ملی از راهکارهای اثرگذار در این مسیر است.
|
کلیدواژه
|
حکمروایی کارآمد، شهر هوشمند، مدیریت شهری، هوشمندسازی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب, دانشکدۀ علوم انسانی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب, دانشکدۀ علوم انسانی, گروه جامعهشناسی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب, دانشکدۀ علوم انسانی, گروه جامعهشناسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
zzare@iauet.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
urban smartization and efficient governance
|
|
|
Authors
|
abagheri mahabadi noushin ,fathi soroush ,zare zahra
|
Abstract
|
introduction a smart city leverages cutting-edge technologies to deliver automated and efficient services, ultimately enhancing its citizens’ lifestyles and quality of life. while smart cities are characterized by three key aspects - institutional factors, technological factors, and human factors - it is the integrated amalgamation of these three elements that give rise to the six core components of a smart city, categorised as smart economy, smart people, smart governance, smart living, smart mobility, and smart environment. these six components serve as effective tools for governments to operate more efficiently within the framework of sound management and governance practices. historically, urban development trajectories have demonstrated that a city’s intelligence relies not solely on innovative technological factors but, more crucially, on the intelligent management and coordination of various urban domains and stakeholders. smart governance holds a position of high importance among other smart city pillars, owing to its prominent role in policymaking, planning, fostering public participation, and providing public services, as well as its significant contribution to shaping the foundational elements of a smart city. this importance is so pronounced that some experts posit that smart cities are initiated through smart governance. urban managers must recognize that technology alone is insufficient to make a city smarter; rather, building a smart city necessitates a political understanding and application of technology.consequently, we conclude that the implementation of smart city development is an absolute necessity due to its immense potential, as it enables effective governance. this is because its foundation is built upon the smart participation of citizens through information and communication technologies. smart city development empowers city authorities to engage in direct interaction with society and urban infrastructure, which can shape a highly effective management approach. such an approach can mitigate administrative corruption, facilitate proper oversight, enable immediate responses to challenges, prevent resource wastage, and more. ultimately, this can culminate in efficient governance and earn citizens’ trust. it is crucial to recognize that this method of city management is an ongoing process, not a project or a final objective. the present study underscores the importance of efficient governance predicated on smart city development. this research aims to propose macro-level strategies for realizing the vision of the role of smart city development in efficient governance, as perceived by the citizens of tehran. the primary question driving this research is the impact of smart city development on efficient governance from the citizens’ perspective.materials and methodsthis study employed the grounded theory approach as formulated by strauss and corbin, emphasizing open coding, axial coding, and selective coding, and conducted in-depth, semi-structured interviews with 19 residents of tehran through theoretical sampling. from the interviews, 14 selective codes were identified and organized into five categories: causal conditions, strategies, intervening factors, contextual factors, and outcomes. additionally, 133 axial codes and 668 open codes were extracted. the primary focus of this research is “smart city development in tehran.” the researcher achieved theoretical saturation after the 16th interview but continued interviewing up to the 19th participant to ensure greater reliability. data analysis and coding were performed using maxqda 2020. the standards of acceptability, confirmability, reliability, and transferability were applied to evaluate the quality criteria.
|
Keywords
|
efficient governance ,smart city ,smartization ,urban management
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|