>
Fa   |   Ar   |   En
   بررسی سازوکار مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی شهر آموزش‌دهنده مبتنی بر تجارب جهانی  
   
نویسنده فعلی سارا ,حبیب فرح ,ذبیحی حسین
منبع اقتصاد و برنامه ريزي شهري - 1403 - دوره : 5 - شماره : 2 - صفحه:6 -21
چکیده    مقدمه آموزش رسمی به ‌عنوان پایه‌ای برای آموزش‌های بعدی ضروری اما ناکافی است؛ پس آموزش باید به فضایی کشیده شود که همۀ افراد بی‌هیچ محدودیتی بتوانند در آن حاضر شوند، یعنی ورود آموزش به شهر و پیوند آن با زندگی شهری. در بسیاری از کشورها، شهر به خدمت آموزش گرفته شده و تجربیات ارزنده‌ای به دست آمده است. حال در کشور ایران، هستند افرادی که به آموزش بی‌نیاز نیستند. در این شرایط در مواردی محدودیت دسترسی به آموزش به تحمیل هزینه‌های بسیار منجر شده است. با وجود چالش‌های پیش‌ رو، ظرفیت شهر به ‌عنوان بستر و ابزاری در خدمت آموزش برای افزایش آمادگی در حل چالش‌ها نادیده انگاشته شده؛ از این‌رو مسئله پژوهش حاضر این است که در مبحث شهر آموزش‌دهنده با کاربست مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی، دانش موجود به ‌قدر کافی کاربردی نیست تا ایجاد بستری مناسب برای آموزش به بزرگسالان میسر باشد و شهروندان براساس یادگیری خود از منابع آموزشی شهرها رفتار کنند. بنابراین در پژوهش پیش‌ رو، کوشش شده است تا شکاف موجود در حوزۀ شهر و مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی آموزش با بهره‌گیری از مقولۀ شهر آموزش‌دهنده مبتنی بر تجارب جهانی موفق رفع شود. به این سبب این تحقیق با هدف بررسی سازوکار مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی شهر آموزش‌دهنده مبتنی بر تجارب جهانی، در پی دستیابی به پاسخ به این پرسش‌ها است: الگوی مفهومی مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی شهر آموزش‌دهنده در ایران مبتنی بر تجارب جهانی بر پایۀ چه معیارها و شاخص‌هایی است؟ اولویت‌بندی آن‌ها به چه ترتیب است؟ شاخص‌های شناسایی‌شده از مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی شهر آموزش‌دهنده بر هر یک از ابعاد یادگیری مادام‌العمر چقدر موثر است؟ مواد و روش‌هاتحقیق حاضر با داشتن فلسفۀ تفسیرگرایانه و رویکرد استقرایی، به ‌لحاظ راهبرد در گروه پژوهش‌های کاربردی (مبتنی بر هدف) و توصیفی از نوع تحلیل محتوا (از منظر ماهیت) قرار گرفته است. همچنین از حیث انتخاب دارای داده‌های آمیخته (کیفی‌ کمی)، بر اساس بازۀ زمانی روش تک‌مقطعی (در نیمۀ دوم سال 1402)، گردآوری داده‌های آن به روش کتابخانه‌ای‌ میدانی و ابزار اسناد و مدارک موجود و پرسشنامۀ خبرگان بوده است.انجام این پژوهش بر پایۀ پنج گام بنا نهاده شد: در وهلۀ نخست، این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه‌ای و ابزار اسناد و مدارک موجود، به بررسی مفاهیم نظری و انتخاب و معرفی 17 نمونه از تجارب موفق جهانی از شهر آموزش‌دهنده با توجه به ملاک‌های گوناگون (از جمله دسترسی به سند معتبر، به‌کارگیری برنامۀ اختصاصی در آن و حصول نتیجۀ موفق) پرداخت. در ادامه، پیشینۀ پژوهش بیان شد. در انتهای این بخش مدل مفهومی پژوهش ارائه شد. در گام دوم، تجارب معرفی‌شده به روش تحلیل محتوا، مقایسه، دسته‌بندی و مقوله‌بندی شد و به صورت معیارها و شاخص‌های مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی شامل معیارهای تشویق به مشارکت اجتماعی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست‌های آموزشی، بهبود کیفیت زندگی، حفظ هویت فرهنگی و ایجاد بنیان ایدئولوژیکی ارائه شد. در گام سوم، پرسشنامه تدوین‌شده‌ای برای خبرگان از معیارها و شاخص‌های شناسایی‌شده از مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی در اختیار 10 نفر از خبرگان (متخصص شهرسازی) قرار داده شد تا آرای خودشان را در ارتباط با معیارها و شاخص‌های انتخاب شده ارائه کنند و منطبق با روش آمیخته (کمی‌ کیفی)، معیارها و شاخص‌های کیفی به اعدادی کمی تبدیل شوند. در چهارمین گام، ابتدا پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ بررسی شد. سپس، به قصد سنجش روایی پرسشنامۀ روش تحلیل عاملی اکتشافی به ‌کار گرفته شد. در این روش به منظور تایید یا رد مناسب بودن تعداد داده‌های مورد نظر برای تحلیل عاملی از (kmo) و آزمون بارتلت استفاده شد. در راستای انجام روش تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج معیارها از روش مولفه‌های اصلی و برای چرخش عامل‌ها از روش واریماکس با نرمال‌سازی کیسر بهره گرفته شد. سپس معیارها و شاخص‌های پژوهش با به‌کارگیری روش فریدمن اولویت‌بندی شدند و پس از آن، میزان تاثیر شاخص‌ها بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فردی یادگیری مادام‌العمر با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. در گام پنجم الگوی مفهومی پژوهش ارائه شد و در نهایت نتیجه‌گیری تشریح شد.یافته‌هاابتدا از پایایی و روایی ابزار اندازه‌گیری پژوهش (پرسشنامه) اطمینان حاصل شد. پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ سنجیده ‌شد. نتایج آزمون آشکار ساخت که پرسشنامه مورد استفاده از دقت لازم و پایایی برخوردار بوده‌ است. در ادامه، با هدف سنجش روایی پرسشنامه تحلیل عاملی اکتشافی به ‌کار گرفته شد. در این روش نخست از این مسئله اطمینان حاصل شد که آیا تعداد داده‌های مورد نظر برای تحلیل عاملی مناسب است یا خیر؟ به همین دلیل از شاخص kmo و آزمون بارتلت استفاده شد. مقدار شاخص kmo برابر 0/906 (بیش از 0/6) حاصل شد، بنابراین تعداد نمونه (تعداد پاسخ‌دهندگان) برای تحلیل عاملی کافی بوده است. همچنین مقدار sig آزمون بارتلت، برابر صفر (کمتر از 0/05) به دست آمد؛ که نشان داد تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مدل عاملی مناسب است و فرض شناخته‌‌شده ‌بودن ماتریس همبستگی، رد شد.در ادامه، در تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج معیارها از روش مولفه‌های اصلی و برای چرخش عامل‌ها از روش واریماکس با نرمال‌سازی کیسر بهره گرفته شد. ملاک تصمیم‌گیری برای بقا یا حذف سوالات پرسشنامه از تحلیل عاملی، مقادیر اشتراک استخراجی آن‌ها بوده است. به‌ علاوه، ملاک تصمیم‌گیری برای دسته‌بندی سوالات، مقادیر ویژه بالاتراز یک و نمرات عاملی بالاتر از 0/4 در نظر گرفته شده ‌است. در ادامه، با توجه به تحلیل‌های انجام‌شده، با حاصل شدن مقدار اشتراک استخراجی بیش از 0/5 برای همۀ سوالات، لازم نیست هیچ‌یک از پرسش‌های پرسشنامه از تحلیل‌ عاملی کنار گذاشته ‌شود. به ‌علاوه، با توجه به این تحلیل‌ها، 6 معیار با مقدار ویژة بالاتر از یک استخراج شد که همۀ سوالات مربوط به مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی شهر آموزش‌دهنده در این 6 معیار قرار گرفتند. همچنین با توجه به بارهای عاملی پرسش‌ها، هر یک از سوالات بیشترین بار عاملی را در همان عاملی که از قبل معین ‌شده ‌بود، داشته‌‌اند. پس هر سوال دقیقاً همان عاملی را اندازه‌گیری کرده که برای آن طراحی شده ‌است، لذا پرسش‌های پرسشنامه از روایی لازم برخوردارند.به ‌منظور بررسی اهمیت و رتبۀ معیارها و شاخص‌های مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی شهر آموزش‌دهنده از آزمون فریدمن استفاده شد. مطابق نتایج حاصله، در میان معیارهای پژوهش ایجاد بنیان ایدئولوژیکی، بهبود کیفیت زندگی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست‌های آموزشی، تشویق به مشارکت اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی به‌ترتیب با وزن 3/71، 3/54، 3/48، 3/45، 3/42 و 3/40 از بیشترین و کمترین اهمیت برخوردارند. 33 شاخص پژوهش نیز به‌ترتیب وزن‌های متفاوتی را به خود اختصاص دادند.در آخرین بخش از یافته‌ها، به ‌منظور بررسی میزان تاثیر شاخص‌های پژوهش بر یادگیری مادام‌العمر از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد شاخص‌های پژوهش بر یادگیری مادام‌العمر با ضریب مسیر 0/7 بر بعد اجتماعی، 0/51 بر بعد اقتصادی، 0/50 بر بعد فرهنگی و 0/44 بر بعد فردی موثر بوده است.نتیجه‌گیریشهرهای آموزش‌دهنده با تاکید بر مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی نقش اساسی در فرایند آموزش دارند. این شهرها از طریق ایجاد بنیان ایدئولوژیکی، بهبود کیفیت زندگی، مبارزه با تبعیض، بهبود سیاست‌های آموزشی، تشویق به مشارکت اجتماعی و حفظ هویت فرهنگی، بستر مناسبی را برای توسعۀ فرایندهای یادگیری مادام‌العمر ارائه می‌دهند و موانع مربوط به محدودیت‌های زمانی و مکانی آموزش را کاهش می‌دهند و این امکان را فراهم می‌سازند که دسترسی همۀ افراد به یادگیری سهولت یابد. به ‌علاوه، با غلبه بر چالش‌ها و تاکید بر پتانسیل‌ها، این شهرها به گروه‌های مختلفی از جامعه، شامل اقلیت‌ها، افراد محروم و سالمندان، فرصت‌های آموزشی را ارائه می‌دهند. این شهرها به عنوان مراکز فرصت‌های آموزشی، با ارتقای سطح دانش و آگاهی شهروندان، به توسعۀ جامعه کمک می‌کند. شاخص‌های مورد بررسی از مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی شهر آموزش‌دهنده، به طور مستقیم بر ابعاد 4 گانۀ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و فردی از یادگیری مادام‌العمر تاثیر دارند. این نتایج نشان می‌دهند اقدامات و فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی که در جهت بهبود بستر یک شهر آموزش‌دهنده انجام می‌شود، می‌تواند به طور مستقیم به ارتقای فرایندهای یادگیری مادام‌العمر کمک کند.
کلیدواژه تجارب جهانی، شهر آموزش‌دهنده، مولفۀ اجتماعی‌ فرهنگی، یادگیری مادام‌العمر
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, دانشکدۀ عمران، معماری و هنر, گروه تخصصی شهرسازی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, دانشکدۀ عمران، معماری و هنر, گروه تخصصی شهرسازی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران, دانشکدۀ عمران، معماری و هنر, گروه تخصصی شهرسازی, ایران
پست الکترونیکی h.zabihi@srbiau.ac.ir
 
   investigating the mechanism of socio-cultural component in the educating city based on global experiences  
   
Authors feli sara ,habib farah ,zabihi hossein
Abstract    introduction formal education as a foundation for further education is necessary but insufficient. therefore, education should be brought to a space where all people can attend without any restrictions, that is, the entry of education into the city and its connection with urban life. in many countries, the city has been used for education and valuable experiences have been gained. now, in iran, some people need education. in this situation, in some cases, the limitation of access to education has led to the imposition of many costs. despite the upcoming challenges, the capacity of the city as a platform and tool in the service of education to increase readiness in solving challenges has been neglected; therefore, the problem of the current research is that in the topic of the educating city with the application of the socio-cultural component, the existing knowledge is not practical enough to create a suitable platform for educating adults and citizens should act based on their learning from the educational resources of the cities. therefore, in the upcoming research, an effort has been made to resolve the gap in the field of the city and the socio-cultural component of education by using the category of the educating city based on successful global experiences. therefore, this research aims to investigate the mechanism of the sociocultural component of the educating city based on global experiences, and seeks to find answers to these questions: the conceptual model of the sociocultural component of the educating city in iran is based on global experiences, based on what criteria and indicators? how are they prioritized? how effective are the indicators identified from the socio-cultural component of the educating city on each of the dimensions of lifelong learning? materials and methodswith an interpretive philosophy and an inductive approach, the present research is placed in the group of applied research (based on the goal) and descriptive of the type of content analysis (from the point of view of nature) in terms of strategy. also, in terms of selection, it has mixed data (qualitative-quantitative), based on the time frame of the single-section method (in the second half of 1402), collecting its data using the library-field method and the tools of existing documents and documents. the questionnaire was for experts. conducting this research was based on five steps: in the first place, this research, using the library method and the tools of existing documents, examines the theoretical concepts and selects and introduces 17 examples of successful global experiences from the teaching city according to various criteria (including access to the document valid, using a special program in it and achieving successful results). in the following, the background of the research was stated. at the end of this section, the conceptual model of the research was presented. in the second step, introduced experiences were compared, classified, and categorized by the method of content analysis and were presented in the form of criteria and indicators of the socio-cultural component, including encouraging social participation, fighting discrimination, improving educational policies, improving the quality of life, preserving cultural identity and creating ideological foundation criteria. in the third step, a questionnaire compiled for experts from the criteria and indicators identified from the sociocultural component was given to 10 experts (urban development experts) to give their opinions regarding the criteria and indicators selected to present and according to the mixed method (quantitative-qualitative), quality criteria and indicators be converted into quantitative numbers. in the fourth step, the reliability of the questionnaire was checked by cronbach’s alpha test.
Keywords educating city ,global experiences ,lifelong learning ,socio-cultural component
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved