|
|
بازخوانی عوامل موثر برافزایش حس تعلق در پیادهراههای شهری (نمونۀ موردی: پیادهراه شهید چمران شیراز)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شعله مهسا ,زراعتی بهاره
|
منبع
|
اقتصاد و برنامه ريزي شهري - 1402 - دوره : 4 - شماره : 3 - صفحه:88 -107
|
چکیده
|
مقدمه نیازهای فردی و اجتماعی انسان که باید مورد توجه طراحان فضاهای شهری قرار گیرد شامل مواردی همچون ارتباط عاطفی با مکان و احساس تعلق به آن است. با توجه به اهمیت شناخت عوامل موثر بر ایجاد حس تعلق مکانی در طراحی فضاهای شهری، هدف این پژوهش مطالعۀ عوامل تاثیرگذار بر ایجاد حس تعلق در یک فضای شهری و به صورت خاص پیادهراههای شهری است. حس مکان یک ساختار چندبعدی و پیچیده است که برای توصیف رابطۀ بین شهروندان و فضاهای شهری مورد استفاده قرار میگیرد. این ویژگی توسط استفادهکنندگان از آن فضاها ادراک میشود و در نهایت، منجر به خاص و منحصربهفرد شدن یک مکان میشود. هدف این پژوهش، بازخوانی عوامل و معیارهای تاثیرگذار بر ایجاد و افزایش حس تعلق در فضای شهری و به صورت خاص در پیادهراههای شهری به عنوان یکی از فضاهای شهری مورد استفاده در شهرهای امروزی است. در این راستا با توجه به بالقوگیهای پیادهراه شهید چمران شیراز در مجاورت بلوار چمران به عنوان نمونۀ مورد مطالعه، این پژوهش در پی آن است تا با توجه به مطالعات میدانی و مصاحبه با استفادهکنندگان آن به تحلیل یکپارچه محدوده و مجموعهای از راهبردهای مکانمحور و خردمقیاس به منظور افزایش میزان حس تعلق استفادهکنندگان از این فضای شهری دست یابد که در نهایت منجر به ایجاد خاطرات جمعی در این فضا شود. مواد و روشهااین پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی است و از رویکردهای توصیفی تحلیلی بهره میگیرد، و از روش آمیخته کمی کیفی در آن استفاده شده است. روشهای گردآوری اطلاعات آن به چهار دسته اطلاعات کتابخانهای، میدانی و تحلیلهای صورتگرفته به کمک ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی است که در نهایت نیز تکمیل پرسشنامه از استفادهکنندگان پیادهراه چمران و تحلیل آن به وسیلۀ آزمون تی در نرمافزار spss مورد استفاده بوده است. در خصوص گردآوری اطلاعات پژوهش مربوط به ادبیات موضوع و پیشینۀ پژوهش و پیشینۀ محدودۀ موردپژوهی از اطلاعات کتابخانهای و جهت جمعآوری اطلاعات به منظور شناخت و سنجش بافت از لحاظ معیارهای حس تعلق در پیادهراه شهید چمران شیراز از روش میدانی و روش ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (qspm)، استفاده شده است. عمدۀ ابزارهای استفادهشده در روش میدانی شامل مصاحبۀ نیمهساختاریافته با افراد محلی، تکمیل پرسشنامۀ تهیهشده با توجه به شاخصهای بهدستآمده از مطالعات مبانی نظری، عکسبرداری و مشاهده بوده است. در این پژوهش در دو بازه زمانی مختلف (صبح و عصر) که کاربران بیشتری در محدودۀ پژوهش حضور دارند، مصاحبه و پاسخدهی به پرسشنامه به کمک 90 نفر از استفادهکنندگان از پیادهراه، ساکنان محدوده و شاغلان در اطراف آن صورت گرفته است. یافتهها از آنجا که این پژوهش به دنبال سنجش میزان حس تعلق در پیادهراه شهید چمران و ارائۀ استراتژیهای مکانی برای افزایش آن است، بر همین اساس و بر مبنای معیارها و زیرمعیارهای سنجیدهشده در این محدوده، براساس ابعاد کلان اصول ایجاد حس تعلق مکانی در پیادهراههای شهری منتج از چارچوب نظری، پس از شناسایی مهمترین قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدها از جدول سوات، آنها در ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی قرار گرفتند. از نتایج حاصلشده میتوان دریافت که پیادهراه شهید چمران با توجه به وضعیت عوامل داخلی، در حال حاضر دارای وضعیت مناسب و قابل قبولی نبوده و عوامل ضعف این خیابان بر قوت آن غلبه دارد. از طرفی، با توجه به نمرۀ نهایی ماتریس عوامل خارجی، این پیادهراه وضعیت نسبتاً مناسب و قابل قبولی داشته و فرصتهای موجود در این محدوده از تهدیدهای احتمالی امتیاز بیشتر دارد. به اینترتیب استراتژیهای محافظهکارانه انتخاب شد که با استفاده از روش ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی، اولویت و امتیاز هر یک از استراتژیهای پیشنهادی با این رویکرد در پیادهراه چمران پیشنهاد شد. جذابترین راهبردها به منظور جبران ضعفها و بهرهبرداری از فرصتها «بازتعریف کاربرد فضاهای موجود در طول مسیر پیادهراه به منظور تقویت فعالیتهای اجتماعی»، «ترکیب عناصر فضایی و پوشش گیاهی به منظور ایجاد تعادل در تناسبات فضایی محیط»، «تقویت نورپردازی و بهبود وضعیت آن در مسیر پیادهراه»، «بهبود وضعیت دسترسی پیاده در طول مسیر و تقویت همهشمولی در طول آن»، «بازتعریف ورودی فضاها و نیز تقویت تعین فضایی در طول مسیر پیادهراه»، «تقویت خوانایی در طول مسیر پیادهراه» بوده است. در نهایت اولویت استراتژیهای فضایی در پیادهراه شهید چمران مشخص شد.نتیجهگیری بیتردید یکی از عوامل تاثیرگذار بر حضور شهروندان در پیادهراههای شهری به عنوان فضایی جدید در شهرهای امروزی، میزان حس تعلق آن به این فضاست. در نتیجه اتخاذ استراتژیهایی مکانمبنا به منظور افزایش کیفیت محیطی این فضای شهری حائز اهمیت است. این پژوهش در صدد بررسی و شناخت معیارها و زیرمعیارها تاثیرگذار بر حس تعلق شهروندان در پیادهراههای شهری و ارزیابی آنها در پیادهراه شهید چمران شیراز به منظور سنجش وضعیت آن از لحاظ میزان حس تعلق شهروندان به این فضای شهری و ارائۀ استراتژیهایی برای افزایش میزان حس تعلق در آن به منظور پاسخدهی به سوالهای مطرحشده در پژوهش است. به همین منظور، پس از مرور مبانی نظری موجود در ارتباط با موضوع مورد پژوهش و استخراج چارچوب نظری، معیارها و زیرمعیارهای حس تعلق در یک پیادهراه شهری در این محدوده مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. در این راستا، ابتدا به کمک برداشتهای میدانی در ساعتهای مختلفی از روز براساس میزان مراجعهکنندگان به این پیادهراه شهری و مصاحبۀ نیمهساختاریافته و گفتوگو با استفادهکنندگان از این فضا و تکمیل پرسشنامه برمبنای مبانینظری موضوع، وضعیت موجود این پیادهراه ارزیابی شده و سپس به کمک ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، نوع استراتژیهای لازم برای بهبود وضعیت این پیادهراه مشخص شده است. استراتژیهای اتخاذشده توسط ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی، qspm، در این فضای شهری براساس تحلیلهای صورتگرفته از نوع محافظهکارانه بوده و در راستای بهره جستن از فرصتهای بالقوه در این محدوده به منظور غلبه بر ضعفهای موجود است. همچنین، استراتژی استفاده از فضاهای متنوع موجود در پیادهراه به منظور تعریف فعالیتهای موقت یا دائمی در مسیر پیادهراه، بالاترین میزان جذابیت در بین سایر استراتژیهای پیشنهادی را به دست آورده است و با توجه به اینکه محدودۀ پیادهراه شهید چمران در مجاورت با کاربریهای متنوعی قرار دارد، تعریف فضاهای منعطف و گوناگون به منظور تشویق مردم به حضور در این فضای شهری و انجام فعالیتهای فرهنگی اجتماعی گوناگون میتواند میزان ارتباط استفادهکنندگان با این فضا را بیش از پیش افزایش دهد و در کنار ایجاد خاطرات جمعی برای آنان به احیای حس تعلقشان نسبت به این محیط بینجامد. از جمله سایر راهکارهایی که در نهایت به منظور بهبود وضعیت فعلی پیادهراه چمران برگزیده شدهاند، میتوان به ترکیب عناصر فضایی و پوشش گیاهی، تقویت نورپردازی و نیز بهبود وضعیت دسترسی اشاره کرد. همانطور که پیداست راهکارهای یادشده، ماهیت خرد و مکانمحور داشته و به دنبال اصلاحات کوچک در وضعیت فعلی محدوده هستند؛ که با توجه به نتایج پرسشنامه، مصاحبهها و مشاهدات نشان از رضایت نسبی استفادهکنندگان از فضای یادشده و نیز عملکرد موفق این فضا به عنوان پیادهراه شهری است.به اینترتیب حس تعلق به مکان زندگی، یکی از مباحث مهم در حوزۀ مطالعات شهری است؛ به طوری که حس تعلق بالای شهروندان سبب ارتقای روحیۀ مشارکتپذیری آنها و گسترش ارتباط و تعامل فرد با محیط میشود. نتایج این پژوهش قابل استفاده در طراحی پیادهراههای شهری بوده و راهگشایی برای افزایش میزان حس تعلق در پیادهراههای شهری موجود است و به کمک چارچوب پیشنهادی آن میتوان در تمامی ابعاد کالبدی، عملکردی، اجتماعی اقتصادی، زیستمحیطی و مدیریتی به منظور ایجاد یک فضای شهری با بیشترین میزان حس تعلق عمومی نسبت به آن برنامهریزی و طراحی انجام داد.
|
کلیدواژه
|
پیاده راه چمران، حس تعلق شهروندان، خاطرۀ جمعی، شیراز، فضای شهری، ماتریس برنامهریزی استراتژیک
|
آدرس
|
دانشگاه شیراز, دانشکدۀ هنر و معماری, بخش شهرسازی, ایران, دانشگاه شیراز, دانشکدۀ هنر و معماری, بخش شهرسازی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
investigating effective factors for increasing the sense of belonging in urban pedestrian walkways(case study: shahid chamran pedestrian walkway, shiraz)
|
|
|
Authors
|
sholeh mahsa ,zeraati bahareh
|
Abstract
|
introduction the individual and social requirements of humans, which the designers of urban spaces shouldconsider, include factors such as emotional connection with the place and the feeling of belonging.moreover, considering the importance of knowing the factors affecting the creation of a sense ofplace belonging in the design of urban spaces, this research aims to study the factors influencingthe outcome of a sense of belonging in a metropolitan area, mainly urban sidewalks. sense of place,however, is a multidimensional and complex structure that describes the relationship between citizensand urban spaces. furthermore, the users of those spaces perceive this feature, ultimatelyleading to a place that is special and unique. this paper aims to review the factors and criteria thatinfluence the creation and increase of the sense of belonging in the urban space, particularly inthe urban sidewalks as one of the urban spaces used in today’s cities; accordingly, considering thepotential of shahid chamran pedestrian walkway in shiraz city, in the vicinity of chamran blvd., asa study example, the paper seeks to realize an integrated analysis of the range and a set of location-based and micro-scale strategies to increase the sense of belonging of the users to this urbanspace, which ultimately leads to the creation of collective memories in the area.materials and methods the paper is applied research and uses desc riptive-analytical approaches. a mixed quantitative- qualitative method is utilized accordingly. moreover, the data-collecting techniques are dividedinto four categories: library information, field information, and quantitative strategic planningmatrix analysis. ultimately, the questionnaire from chamran sidewalk users was used, and it wasstudied utilizing a t-test in spss. regarding information collection, library information and thequantitative strategic planning matrix (qspm) method are applied to collect information to recognizeand measure the context in terms of the criteria of the sense of belonging in the shahid chamransidewalk of shiraz. the main instruments applied in the field method include semi-structuredinterviews with local society, completing the questionnaire according to the indicators obtainedfrom theoretical studies, photography, and observation. in this paper, however, at two differenttimes (morning and evening) when more users were present in the research area, interviews andquestionnaires were answered with the help of 90 pedestrian users, residents of the site, and workersaround it.
|
Keywords
|
chamran pedestrian walkway ,citizen’s sense of belonging ,collective memory ,urban space ,shiraz
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|