مطالعه تطبیقی مفهوم انقلاب در ژرمینال اثر امیل زولا و مادر نوشته ماکسیم گورکی

در قرن نوزده میلادی، امیل زولا با نگارش رمان ژرمینال، برای نخستین بار در تاریخ ادبیات فرانسه، طبقه ی کارگر را به عنوان قهرمان و محرّک داستان وارد رمان کرد. وی تاثیر فراوانی بر روی نویسندگان رمان‌های با محوریت انقلاب‌های کارگری برجای‌ گذاشت. ماکسیم گورکی نیز از جمله نویسندگانی است که این مفهوم را دستمایه ی نگارش آثار خود، از جمله مادر کرده‌است. این جستار کوشیده‌است با رویکردی تطبیقی مفهوم انقلاب را در دو اثر یادشده، مورد بررسی قرار دهد. چگونگی پرداخت حوادث در دو اثر یادشده، عوامل ضروری در وقوع و پیشبرد اهداف انقلاب را از دیدگاه این دو نویسنده بر ما روشن می کند: فقر به‌عنوان قوّه محرکه و آگاهی، رهبری، اتّحاد و از خودگذشتگی، به‌عنوان مولفه‌های اصلی در پیشبرد اهداف انقلاب، نقاط مشترک هر دو اثر است. این اشتراکات در نقاطی همچون شخصیت‌پردازی و واقع‌گرایی دچار انفصال می شوند. در پایان، این دو نویسنده با نوید آینده‌ای بهتر، بذر امید را دل مبارزان راه عدالت می‌کارند.

a comparative study of the concept of revolution in germinal by émile zola and mother by maxim gorky

by writing germinal (1885) in the 19th century, emil zola brought the working class into the novel writing world as the stimulus and the hero of the stories for thefirst time in the french literary history. he had a significant impact on the writerswhose writing focus was on proletarian revolutions. maxim gorky is also amongthose who had taken class conflict into serious consideration in his novel, mother(1906). this comparative study aims to analyze the concept of revolution in both ofthe above-mentioned works. the chains of events in both novels illuminate the necessaryelements for a revolution to occur. poverty, as the main reason for formationalong with awareness, leadership, and sacrifice as the main factors are among themotifs of progression of social uprising in both novels. such commonalities come toan end when it comes to characterization and realism. in the end both authors givehope to the fighters by depicting a better future for them.