واکاوی اثربخشی پانزده خصلت بنیادی مدنظر الکساندر در طراحی نماهای شهری در جهت ارتقاء حس تعلق (مطالعه موردی: میدان شهرداری شهر رشت)

هویت کالبدی به معنای صفات و خصوصیاتی است که جسم شهر و بنا را از غیر متمایز کرده و شباهتش را با خودی آشکار می کند. نمای ساختمان نیز بخشی از کالبد هر شهر محسوب و عاملی موثر در هویت بخشی به مجموعه شهری است، درحالی‌که نمای ساختمان امروزه دچار نابسامانی شده و این نابسامانی در منظر شهری بیشتر ناشی از تقلیدهای کورکورانه و اعمال سلیقه شخصی طراحان و همچنین عدم واکاوی تاثیر نظرات متخصصین در مرحله عملیاتی و سنجش تاثیر آن بر شهروندان است؛ لذا این پژوهش باهدف باز شناسایی اثربخشی پانزده خصلت مولفه‌های بنیادی مطرح شده توسط کریستوفر الکساندر در طراحی نماهای شهری ساختمان‌های گیلانی و تاثیر آن در ایجاد حس تعلق و حیات و سرزندگی شهروندان گیلانی مورد سنجش قرار گرفته است. روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی از طریق ارائه (مصاحبه و پرسش‌نامه) است و جهت شناسایی اثربخشی مولفه‌ها پاسخ های چهارصدنفره به‌وسیله تکنیک‌های داده‌کاوی و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات و خارج کردن پاسخ‌های غیرصحیح برای یافتن رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده گردیده و نتایج این پژوهش بیان می‌دارد که از دیدگاه اکثر شهروندان مراکز نیرومند، تضاد، ناهمگونی، فضای خالی، پژواک، سادگی، شکل خوب، مرزبندی، فضای معین، تکرار متناوب، جدایی ناپذیری بالاترین تاثیر را در ایجاد حس تعلق و سرزندگی دارد و همچنین پرسش شوندگان نسبت به معیار تقارن موضعی نظر کاملاً متفاوتی با الکساندر داشته و تقارن محض را ترجیح می‌دهند. 

analysis of the effectiveness of fifteen basic traits of alexanderin designing urban facades to promote a sense of belonging(case study: rasht municipality square)

introduction: physical identity means traits and characteristics that distinguish the city's body and thebuilding from others and reveal its resemblance to the self. the facade of the building is also a part ofthe body of any city. it is an influential factor in identifying the urban complex, while the facade of thebuilding is in disarray today, and this disorder in the urban landscape is primarily due to blind imitationsand personal tastes of designers and a lack of analysis of ideas. experts are in the operational phase andmeasuring its impact on citizens. therefore, this study aims to re-identify the effectiveness of fifteenessential components proposed by christopher alexander in designing urban facades of gilani buildingsand their effect on creating a sense of belonging, life, and vitality for gilani citizens.methodology: the study method is a library and survey through presentation (interviews andquestionnaires), and to identify the effectiveness of the components, four hundred answers were used bydata mining and data analysis techniques to extract incorrect answers to find the relationship betweenindependent and dependent variables.results: the results of this study indicate that from the point of view of most citizens of vital centers,contrast, heterogeneity, space, echo, simplicity, good shape, demarcation, certain space, intermittentrepetition, inseparability have the highest impact on creating a sense of belonging and vitality.conclusion: respondents also have a completely different view of the local symmetry criterion fromalexander and prefer pure symmetry.