اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل فرآیندی گراس بر تکانشگری و خود مهارگری دانش‌آموزان دختر پرخاشگر بد سرپرست

مقدمه و هدف: رفتار پرخاشگرانه در دانش‌آموزان دختر بد سرپرست می‌تواند تاثیرات منفی زیادی بر رشد فردی، اجتماعی و هیجانی آنها داشته باشد. این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل فرآیندی گراس بر تکانشگری و خودمهارگری دانش‌آموزان دختر پرخاشگر سرپرست انجام شد.روش کار: روش پژوهش از نوع نیمه ‌تجربی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل با مرحله پیگیری یک ‌ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دختر بد سرپرست شهر ماهشهر با مشکل پرخاشگری و سایر معیارهای ورود به پژوهش، در سال 1403-1402 بودند که در مجموع 30 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده و با گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه‌های تکانشگری و خودمهارگری بودند. گروه آزمایش بسته آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل فرآیندی گراس را  طی 10 جلسه‌ی 90  دقیقه‌ای دریافت کردند و گروه کنترل هیچگونه مداخله‌ای را دریافت نکردند داده‌ها به روش تحلیل واریانس با اندازه‌های مکرر و آزمون تعقیبی بن‌فرونی تحلیل شدند. محاسبات آماری به کمک نرم‌افزار آماریspss26  انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات تکانشگری و خودمهارگری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، در مرحله پس‌آزمون کاهش معناداری پیدا کرده و این کاهش در مرحله پیگیری نسبتاً ثابت مانده است (0/001>p).نتیجه‌گیری: آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل فرآیندی گراس در کاهش تکانشگری و خودمهارگری دانش‌آموزان دختر پرخاشگر بد سرپرست تاثیر معناداری داشته و می‌تواند در بهبود عوامل روانشناختی در دانش‌آموزان دختر پرخاشگر بد سرپرست به کار گرفته شود.

the effectiveness of emotion regulation training based on the gross process model on eeactive aggression, and alexithymia of aggressive female students with abusive parents

introduction: aggressive behavior in abused female students can have many negative effects on their personal, social, and emotional development. this research was conducted with the aim of investigating the effectiveness of emotion regulation training based on the gross process model on reactive aggression, and alexithymia of aggressive female students with abusive parents.materials and methods: the research method employed was a semi-experimental design with pre-test-post-test control group accompanied by a one-month follow-up. the statistical population included all female students in mahshahr city with aggression problems and some other criteria for entering the research, in 1402-1403. a total of 30 people were selected by available sampling method and randomly assigned to two groups of 15 people, experimental and alternative control. the research tools included bart’s impulsivity and self-control (tanji et al., 2004) questionnaires. the experimental group received the emotion regulation training package based on the gross process model during 10 ninety-minute sessions, and the control group did not receive any intervention. both groups were evaluated by research tools in three stages: pre-test, post-test and follow-up. the data were analyzed by the method of analysis of variance with repeated measures and bonferroni’s post hoc test. statistical analyses were conducted with spss_v26 statistical software.results: the results showed that the average scores of impulsivity and self-control of the experimental group, compared to the control group, decreased significantly in the post-test phase and this decrease remained relatively constant in the follow-up phase (p<0.001).conclusion: emotion regulation training based on the gross process model has a significant effect on reducing impulsivity, and self-control of aggressive female students with abusive parents and can be used to improve psychological factors in aggressive female students with  abusive parents.