تاثیر تغذیه سطوح مختلف بیوچار معدنی بر برخی از پارامترهای بیومتریک گوساله های شیرخوار هلشتاین

بیوچار‎ ‎نوعی‎ ‎ماده‎ ‎سیاه،‎ ‎غنی‎ ‎از‎ ‎کربن‎ ‎و‎ ‎متخلخل‎ ‎است‎ ‎که‎ ‎از‎ ‎تجزیه‎ ‎حرارتی‎ بقایای‎ ‎گیاهان‎ ‎زراعی،‎ ‎جنگلی‎ ‎و فضولات‎ ‎دامی ‎تحت‎ ‎شرایطی‎ ‎با‎ ‎اکسیژن‎ ‎محدود‎ ‎تولید‎ ‎می‎شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر سطوح مختلف یک نوع بیوچار معدنی از معدن کوهبنان کرمان بر برخی از پارامترهای بیومتریک گوساله های شیرخوار هلشتاین بود. لذا از 35 راس گوساله شیرخوار (نر و ماده) هلشتاین با میانگین وزنی ‏59/1 ± 49.6‏ در قالب طرح کاملاً ‏تصادفی در پنج تیمار و هفت تکرار در یک گاوداری واقع در 5 کیلومتری جاده دشتکار ‏انجام شد. جیره‌های آزمایشی شامل: 1) جیره‏‎ ‎پایه‎ ‎‏فاقد‎ ‎بیوچار‎ ‎معدنی (جیره‏‎ ‎شاهد‎(‎، ‏‎2‎‏)‏‎ ‎جیره ‏پایه به همراه 10 گرم بیوچار ‏معدنی در روز به ازای هر ‏راس گوساله به همراه خوراک ‏آغازین، 3) جیره ‏پایه ‎به همراه 10 ‏گرم بیوچار معدنی در روز به ازای هر راس گوساله به ‏همراه ‏شیر، 4) ‏جیره‏‎ ‎پایه ‎به همراه ‏‏20‏‎ ‎گرم‎ ‎بیوچار‎ ‎معدنی‎ ‎در‎ ‎روز‎ ‎به ازای‎ ‎هر‎ ‎راس‎ ‎گوساله‎ ‎به ‏همراه‎ ‎خوراک آغازین، ‏‏5) جیره پایه ‎به همراه 20 گرم بیوچار معدنی در روز به ازای ‏هر راس گوساله به همراه شیر بود.‏ ‏نتایج نشان داد که، ‏فاصله جدوگاه تا زیر سینه گوساله های تغذیه شده با جیره آزمایشی 1 و 3 اختلاف معنی داری ‏داشت ‏‏(p< 0.05). ‏همچنین گوساله های تغذیه شده با جیره آزمایشی 4 دور شکم بزرگ تری نسبت به ‏گوساله های تغذیه ‏شده با جیره آزمایشی ‏‏1 داشتند (p< 0.05). ‏بیشترین فاصله استخوان کتف تا نقطه هانش مربوط به گوساله های تغذیه شده با جیره آزمایشی 2 بود (p< 0.05). در نتیجه ‏استفاده از این نوع بیوچار معدنی ‎به ‏همراه‎ ‎خوراک آغازین و شیر باعث اثرات مثبت بر روی برخی از پارامترهای بیومتریک گوساله های شیرخوار هلشتاین می شود

The effect of feeding different levels of mineral Biochar on some biometric parameters of Holstein suckling calves

Biochar is a type of black substance, rich in carbon and porous, which is obtained from the thermal decomposition of agricultural plant residues. forest and livestock wastes are produced under conditions with limited oxygen. The aim of this study was to investigate the effect of different levels of a type of mineral Biochar from Kohbanan mine in Kerman on some biometric parameters of Holstein suckling calves. Therefore, from 35 Holstein suckling calves (male and female) with an average weight of 49.6 ± 1.59 in the form of a completely randomized design in five treatments and seven replications, it was done in a cattle farm located 5 km from Dashtkar road. Experimental rations include: 1) Basic ration without mineral Biochar (control ration (2), Basic ration with 10 grams of Biochar mineral per day for each calf with starter feed, 3) Basic ration with 10 grams of mineral Biochar per day for each calf with milk, 4) Basic ration with 20 grams of Biochar mineral per day for each calf with starter feed, 5) Basic ration with 20 grams of mineral Biochar per day for each calf with milk. The results showed that there was a significant difference in the distance between the withers and under the breast of calves fed experimental diet 1 and 3 (P<0.05). Also, calves fed with experimental diet 4 had a larger abdominal circumference than calves fed with experimental diet 1 (P<0.05). The greatest distance from the scapula bone to the Hansh point was related to the calves fed with experimental diet 2 (P<0.05). As a result, the use of this type of mineral Biochar along with starter feed and milk causes positive effects on some biometric parameters of Holstein suckling calves.