|
|
درآمدی بر تاریخنگاری میدانی در ایران؛ نگاهی بین رشته ای به برخی آثار «ایرج افشار»
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مصطفایی سورن
|
منبع
|
نام آوران فرهنگي و ادبي معاصر ايران (كارنامه علمي استاد ايرج افشار) - 1399 - دوره : 1 - نخستین همایش ملی نام آوران فرهنگی و ادبی معاصر ایران (کارنامه علمی استاد ایرج افشار) - کد همایش: 98191-86348
|
چکیده
|
تاریخنگاری نخبهگرا در ایران، تحت تاثیر ایدئولوژیهای مختلف بوده است. از یک طرف ناسیونالیسم افراطی و از طرف دیگر نظریهها و انگارههای شرقشناسانه. شرقشناسی نیز در انگارههای خود از مکتب نوسازی و نظریههای مدرنیزاسیون گرفته تا نظریههای مارکسیستی، حضور پررنگی داشت. ایرج افشار اما از پژوهشگران و نوبسندگانی بود که خلاف جهت آب شنا کرد و برپایهی پژوهشهای گستردهی میدانی و اسنادی که انجام داد، آثار بیبدیلی را خلق کرد. این مقاله کوشش دارد تا به پژوهشها و تاریخنگاریهای میدانی و نوآوریهای او در نگارش و نگرش به تاریخ بپردازد. مبانی نظری و روششناسی این مقاله تحت تاثیر آرای مارک بلوخ، از بنیانگذاران مکتب تاریخنگاری آنال تنظیم شده است. مارک بلوخ نیز خود از تاریخنگارانی است که بر پایهی پژوهشهای میدانیاش، تاثیرات مهمی، به ویژه در زمینهی تاریخنگاری روستایی از خود به جای گذاشته است. در این مقاله با توجه بر اینکه حوزهی پژوهشهای ایرج افشار بسیار گستردهتر از تاریخنگاری صرف میباشد، و دادههای تحقیقات او میتواند مورد استفادهی تاریخ اجتماعی، تاریخ فرهنگی و حتی جامعهشناسی تاریخی قرار گیرد، در این پژوهش به آثار میدانی او نیز نگاهی بینرشتهای که ملهم از روششناسی مکتب آنال میباشد، خواهیم داشت. ایرج افشار تاریخنگاری میدانی را در سفرنامههای خود از دههی سی خورشیدی آغاز کرد و این مهم را تا اواخر عمر خود ادامه و از سفرنامهنویسی به حوزههای دیگر آثارش نیز گسترش داد.
|
کلیدواژه
|
تاریخنگاری میدانی ,شرقشناسی ,ایرانشناسی ,مارک بلوخ ,ایرج افشار
|
آدرس
|
دانشگاه خوارزمی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|