بررسی رابطه طلاق عاطفی و دلزدگی زناشویی در بین افراد متاهل شهر یزد

درهمه نقاط دنیا ماهیت نظام خانواده مولفه کلیدی و تعیین کننده رفتارها و نگرش انسان ها به شمار می آید و وسیله ای برای پیوند با سایر نهاد های اجتماعی و موجب انسجام اجتماع است.اگرچه جهانی شدن و قدرت مدرنیته و نوسازی، پیامدهای مثبتی برای اعضای خانواده و جامعه به همراه داشته است اما آن ها را در معرض تهدید نیز قرار داد که از جمله این تهدید ها دلزدگی زناشویی و طلاق عاطفی در بستر خانواده است. این پژوهش با هدف تعیین رابطه طلاق عاطفی و دلزدگی زناشویی درمیان افراد متاهل شهر یزد انجام گرفته است. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری را متاهلین شهر یزد تشکیل دادند که به روش نمونه گیری در دسترس 100نفر در نهایت انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش عبارت بود از پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه سنجش طلاق عاطفی بیدست و پرحسین(1393) که در مورد هریک از آزمودنی های گروه نمونه اجرا شده است. در پایان داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین متغیر طلاق عاطفی و مولفه های دلزدگی زناشویی(خستگی جسمی ازپا افتادن روانی ازپا افتادن عاطفی) رابطه مثب و معناداری وجود دارد.

The Relationship between Emotional Divorce and Marital Satisfaction among Married People in Yazd

In all parts of the world, the nature of the family system is a key component and determinant of human behaviors and attitudes and a means to connect with other social institutions and integrate society. However, globalization and the power of modernity and modernization have positive consequences for family members. And society has brought them, but also exposed them to threats, such as marital boredom and emotional divorce in the family. This study aimed to determine the relationship between emotional divorce and marital boredom among couples in Yazd.The method of the present study is descriptive correlational. The statistical population consisted of couples in Yazd who were finally selected by available sampling method of 100 couples. The instruments used in the study were the Pinnes Marital Boredom Questionnaire (1996) and the Bidast and Parhossein Emotional Divorce Questionnaire (2014), which was administered to each of the subjects in the sample group. Finally, the collected data were analyzed using Pearson correlation coefficient and regression analysis. The results showed that there is a positive and significant relationship between the variables of emotional divorce and the components of marital boredom (physical fatigue mental retardation emotional retardation).