بررسی رابطه بازاریابی اجتماعی کارکنان با میزان وفاداری مشتریان با نقش میانجی گری هوش سازمانی در شعب بانک تجارت استان اردبیل

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بازاریابی اجتماعی کارکنان با میزان وفاداری مشتریان با نقش میانجی گری هوش سازمانی در شعب بانک تجارت استان اردبیل است. روش پژوهش توصیفی - همبستگی می باشد جامعه آماری این پژوهش شامل تمام کارکنان شعب بانک تجارت استان است که تعداد آن ها در سال 1398 برابر 520 بود. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به تعداد 220 نفر انتخاب گردید. ابزار انداز گیری در این پژوهش شامل 3 پرسشنامه استاندارد؛ هوش سازمانی آلبرخت (2003)، وفاداری مشتر راندل تیل (2015) و بازاریابی اجتماعی سالمی (1392) بوده است. روایی پرسشنامه ها از طریق محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از استفاده از نرم افزارهای smart pls , spss استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که بین بازاریابی اجتماعی کارکنان، وفاداری مشتری و هوش سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد و بین هوش سازمانی و وفاداری مشتری رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین هوش سازمانی در رابطه بین بازاریابی اجتماعی کارکنان و وفاداری مشتریان در شعب بانک تجارت استان اردبیل نقش میانجی دارد. نتایج کلی نشان داد رواج بازاریابی اجتماعی به عنوان چارچوبی استاندارد و مناسب درون جامعه علاوه بر نتایج مثبتی که برای سازمان دارد باعث افزایش هوش سازمانی کارکنان و افزایش رضایت و وفاداری و اعتماد مشتریان به سازمان ها خواهد شد.