تحلیل ریخت شناسانه داستان پادشاهی همای درشاهنامه با تاکید بر عنصر پیشگویی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شکری یداله ,بختیاریفر میترا
|
منبع
|
هشتمين همايش ملي متن پژوهي ادبي - 1398 - دوره : 8 - هشتمین همایش ملی متن پژوهی ادبی - کد همایش: 98190-86647 - صفحه:0 -0
|
|
|
چکیده
|
نقد ساختارگرا یکی از روش های نقد نوین است که نخستین بار رومن یاکوبسن در سال 1929 آن را وضع کرد. ولادیمیر پراپ فولکلور شناس روسی در تحلیل روایتها از نقد ساختارگرا بهره برد و به بررسی آثار فولکلوریک بر اساس واحدهای کوچک و ارتباط واحدها با یکدیگر و با کل قصه پرداخت و کارش را ریختشناسی نامید. او به این نتیجه رسیده بود که شخصیتهای قصه متنوعاند ولی کارهایی که انجام می دهند از شمار معینی تجاوز نمیکند. او با تجزیه و تحلیل یکصد قصه به سی و یک کارکرد دست یافت که این الگوی ساختاری با بسیاری از داستانهای جهان مطابقت دارد و مواقعی هم کارکردی متفاوت در داستانها دیده میشود. شاهنامه فردوسی از آثار حماسی زبان فارسی است که هم به لحاظ محتوا و هم ساختار داستانپردازی بینظیر است. در جای جای شاهنامه با توجه به کارکرد عناصر داستان، پیشگویی به عنوان یک کارکرد موثر در برخی داستان ها چون رستم و سهراب یا زال و رودابه مطرح شده است. در این مقاله عنصر پیشگویی به عنوان کارکردی موثر در داستان پادشاهی همای بررسی شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که پیشگویی در این داستان از عناصر اصلی است که قابل حذف نمیباشد و میتواند بهصورت یاریگر داستان قلمداد شود. همچنین این عنصر با توجه به حماسی بودن داستان همای نشانه دخالت عناصر غیرطبیعی در داستان است. همچنین این عنصر مهم داستانهای حماسی در الگوی پراپ وجود ندارد
|
کلیدواژه
|
پیشگویی ,ریخت شناسی ,پراپ ,پادشاهی همای ,شاهنامه فردوسی
|
آدرس
|
|
پست الکترونیکی
|
bakhtiyarifar91@gmail.com
|
|
|
|
|