ضرورت دولت متعالی در آثار ملاصدرا و امام خمینی

درباب ضرورت و وجود دولت اگرچه در میان متفکران دیدگاه های متفاوتی وجود دارد اما اغلب متفکران در نحله های مختلف بر ضرورت وجود دولت حکم کرده اند. این ضرورت در آثار و آرای حکمای حکمت متعالیه نیز مورد توجه است اما صرف نظر از اینکه وجوه مشترک این حکما با دیگر اندیشمندان در چه چیزی است بیشتر تفاوت های این حکما قابل بررسی است. مقاله حاضر با این مفروض که در آثار ملاصدرا و امام خمینی برضرورت وجود دولت توجه و تاکید شده است به بحث در باره ابعاد و سطوح آن می پردازد. از این رو مدعای نوشته حاضر این است که هردو متفکر برضرورت دولت برای حفظ امنیت تاکید می کنند. از یک سو امام خمینی بر عدالت و ایجاد نظم در جامعه تاکید بیشتری دارد و ابعاد انضمامی بحث را مورد اشاره قرار داده است و از سوی دیگر ملاصدرا به طرح کلانتر بحث ضرورت دولت پرداخته است. ایده اصلی این است که براساس دیدگاه دو متفکر منظومه ای ترسیم می شود که عرصه های سیاسی داخلی و خارجی و فرهنگی و اقتصادی را در بر می گیرد و مجموعا نگاه جامعی را در بحث ایجاد می کند که در ترسیم کارویژه های دولت در عصر جدید به ما کمک می نماید .