نقش مقتدرانة حضرت آیت الله سیستانی در تحولات سیاسی- اجتماعی کشور عراق

کشورجنگ زده و اسلامی عراق، از نظر بافت وتراکم جمعیتی؛ مانند سایر کشور های جهان، دارای بافت یک پارچه و واحدی نیست؛ بلکه متشکل از گروه‌های قومی- فرقه‌ای ونژادهای متعددی است. ماهیت سه‎گانة جمعیتی و سیاسی آن کشور، همواره زمینه‎های بالقوة تنش و جدایی را در بردارد. حمله وتجاوز نظامی آمریکا و متحدانش براین کشور وسقوط رژیم ظالمانه و دیکتاوری صدام حسین معدوم، نیروهای اساسی در شمال و جنوب کشور اسلامی عراق را که برای سالیان طولانی سرکوب ‌شده بودند، از زیر یوغ استبداد حزب بعث، برای همیشه آزاد کرد و فرصت وشرایط مناسبی را، در اختیار آنان برای کسب سهم گیری بیشتری از قدرت سیاسی و حکومت در بغداد قرار داد.جمعیت عظیم شیعیان کشوراسلامی عراق، عرب های اهل سنت و کردها ، سه گروه عمده ای قومی- فرقه‌ای با داشتن گرایش‌های متفاوت سیاسی ومذهبی درکشور عراق هستند. آنچه در زمینة نقش فعال شیعیان در مراحل و فرآیند دولت سازی‌ در کشور عراق اهمیت دارد این است که شیعیان در طول دهه های گذشته، بنا بر دلایل مختلفی از قدرت دور نگه داشته شده بوده‌اند. سقوط دولت رژیم بعث صدام، موجب گردید، تا نقش مرجعیت مذهب شیعه، به عنوان یک نیروی سیاسی و کنشگری فعّال، بیش ‌از پیش مورد بحث و بررسی قرار گیرد. نگارنده در این گفتار در پی بررسی نقش مقتدرانه ومدبرانه وتاثیر عمیق مرجعیت مذهب شیعه در مراحل و فرایند دولت سازی در عراق با تاکید بر تقویت حاکمیت مکتب شیعی در اندیشة مرجع مقتدر، آگاه به شرایط زمان ومکان، حضرت آیت‌الله سیستانی دام ظلّه می‌باشد. با توجه به ساختارهای قومی، قبیله‌ای و مذهبی در سیاست وبحران های گوناگونی امروز کشور اسلامی عراق، به نظر می‌رسد که مواضع فقهی و سیاسی مرجعیت دینی، امروز در خصوص ایفای نقش های ؛ نظارتی، ارشادی و کنشگری فعال در نظام سیاسی، تاثیرات مهمی در تحولات سیاسی- اجتماعی و مراحل و فرآیند دولت سازی با تقویت حاکمیت مذهب شیعی در کشور اسلامی عراق امروز داشته است