بررسی تاثیرات نوآوری برهم زننده بر روی استراتژی سازمان ها با تاکید بر ارائه استراتژی پاسخ

در سال های اخیر، نظریه نوآوری بر هم زننده، توجه بسیاری از محققان و مدیران را به خود جلب کرده است. چرا که نوآوری برهم زننده و تحول آفرین، بیشتر به منظور ایجاد اختلال در بازارهای حاضر، بر موقعیت اقتصادی سازمان ها بویژه سازمان های بزرگ و مستقر را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین، پژوهش های اندکی در رابطه با تاثیرات نوآوری برهم زننده نیز انجام شده است. بنابراین، هدف پژوهش، بررسی تاثیرات نوآوری برهم زننده بر روی استراتژی سازمان در سطوح مختلف خصوصا در کشور ما نیز می باشد. به نحوی که پیامد نوآوری برهم زننده در بدو ورود به بازار نوظهور و همچنین استراتژی هایی جهت به حداقل رساندن اثرات منفی نوآوری برهم زننده شناسایی شود. بدین منظور، علاوه بر تحلیل محتوای پژوهش های پیشین، با 5 تن از خبرگان فعال در سازمان های بزرگ که با نوآوری برهم زننده روبرو شده اند نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. اطلاعات گرد آوری شده با بهره گیری از روش کیفی تحلیل مضمون نیز تحلیل و طبقه بندی شده اند. فرآیند تحلیل مضمون انجام شده با شناسایی 8 مضمون فراگیر خاتمه یافت. نتایج حاکی از این است که در صورت شناسایی نوآوری برهم زننده در بازار رقبا، می تواند در طراحی مدل کسب و کار انعطاف پذیر با تاکید بر بهره گیری از فنآوری نوظهور و همچنین سرعت بخشیدن به فعالیت های سازمان نقش بسزایی داشته باشد. به طوری که مسبب بهبود در تبادل اطلاعات نیروی انسانی و یادگیری مهارت های توسعه فردی و متناسب با فنآوری تحول آفرین می شود. این تغییرات، بستری را برای بازاریابی به منظور ایجاد رابط کاربری خلاقانه برای جذب مشتری نیز فراهم کرده و در تحقیق و توسعه محصولات، توجه سازمان را به متمرکز شدن بر چشم انداز آتی نیز جلب می کند. در صورت عدم توجه به نوآوری برهم زننده و تغییرات کوتاه مدت در بازار، مدیران برای حفظ جایگاه سازمان در بازار نوظهور، باید در ساختار خود به اجبار تغییراتی را اعمال کنند که با کمبود دانش لازم نیز همراه می باشد. این امر، منجر به ایجاد اختلال در فرهنگ سازمانی و برنامه ریزی می شود. بنابراین خبرگان برای به جلوگیری از پیامد ها، استراتژی هایی از جمله: ساده سازی محصول را برای همسو شدن با با بازار نوظهور پیشنهاد داده اند که نیازمند انجام سرمایه گذاری خطرپذیر است.

Investigating The effects of Disruptive Innovation on organizations strategy with emphasis on providing response strategy

In recent years, the theory of disruptive innovation has attracted the attention of many researchers and managers. Because disruptive and transformative innovation, in order to disrupt the current markets, severely affects the economic position of organizations, especially large and established organizations. Also, little research has been done on the effects of disruptive innovation. Therefore, the purpose of this study is to investigate the effects of disruptive innovation on the strategy of the organization at different levels, especially in our country. In order to identify the consequences of disruptive innovation upon entering the emerging market as well as strategies to minimize the negative effects of disruptive innovation. For this purpose, in addition to analyzing the content of previous research, semi-structured interviews were conducted with five experts active in large organizations who have encountered disruptive innovation. The collected information has been analyzed and classified using the qualitative method of thematic analysis. The thematic analysis process ended with the identification of eight comprehensive themes. The results indicate that if disruptive innovation is identified in the competitor’s market, it can play a significant role in designing a flexible business model with an emphasis on the use of emerging technology and also accelerating the activities of the organization. So that it improves the exchange of human resources information and learning self-development skills in accordance with the disruptive technology. These changes also provide a platform for marketing to create a creative user interface to attract customers, and in product research and development, the organization also focuses on vision. In the absence of disruptive innovation and short-term market changes, managers to maintain the organization's position in the emerging market, must force changes in their structure, which is accompanied by a lack of necessary knowledge. This leads to disruption of organizational culture and planning. Experts have therefore proposed strategies to avoid the consequences, such as: the product simplification to align with the emerging market, which requires venture capital.