>
Fa   |   Ar   |   En
   انسان، فطرت، عقلانیت و تمدن نوین اسلامی  
   
نویسنده اقبالی محمدطاهر
منبع بانوي مهر: زنان، سبك زندگي فاطمي، تمدن نوين اسلامي - 1400 - دوره : 5 - بانوی مهر: زنان، سبک زندگی فاطمی، تمدن نوین اسلامی - کد همایش: 00220-70732 - صفحه:0 -0
چکیده    انسان‌شناسی، البته نه به‌عنوان علت تامه، بلکه به حیث علت ناقصه و مقتضی، می‌تواند در تمامی رخ‌داده‌ای مهم فرهنگی، دینی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جوامع بشری به ‌صورت ایجابی و یا سلبی موثر باشد. در این میان یکی از گستره‌های که انسان‌شناسی در آن اثرگذار است، ساحت تمدن نوین اسلامی می‌باشد. نقش انسان‌شناختی دینی در تمدن نوین اسلامی بر اساس نظریه «توحش طبیعی و تمدن فطری» علامه جوادی آملی، در دولایه عوامل درونی و عناصر برونی بررسی‌شده است. یافته‌های مقاله این است که فطرت انسانی می‌تواند در صورت عدم درگیری و یا تسلیم نشدن به خواسته‌های طبیعی، زیر ساخته‌های مقتضی تمدنی را فراهم آورد. عقل به‌عنوان دومین عامل درونی نیز می‌تواند در این کشمکش بین اقتضائات طبیعی و فطری، به قضاوت نشسته و به حیث راهنما و هدایتگر بعدی فطری عمل نماید. زیرا که نقش عقل در انسان‌شناسی دینی، نقش پیامبر باطنی است. از سوی دیگر برای پویای فطرت و تداوم خواسته‌های آن، علیرغم پیامبر درونی، نبی ظاهری که در قالب ارسال رسول و انزال دین، تجلی می‌یابد، نیز به‌عنوان عامل برونی هدایت بعد فطری و عقلی انسان را به عهده دارد. درنتیجه، برآیند تعامل چندجانبه فطرت، عقل و دین در انسان‌شناسی دینی، تربیت انسانی از تبار گروه سوم در تقسیم‌بندی انسان‌ها بر اساس نظریه «توحش طبیعی و تمدن فطری» است که ایجاد کننده و احیا کننده تمدن نوین اسلامی به شمار می‌رود. زیرا که این گروه با وجود داشتن صورت انسانی، سیرت انسانی را نیز دارد
کلیدواژه انسان، فطرت، عقلانیت، وحی، نبوت،تمدن، طبیعت، توحّش، اسلامی
آدرس
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved