|
|
بررسی فلسفه ژیل دلوز بر سینمای دهه 90 ایران ( با تحلیل موردی فیلم های: ماهی و گربه، اژدها وارد می شود! و مسخره باز )
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9920129237.1400.2.1.15.7
|
نویسنده
|
سربخش رئوف ,سربخش رضا
|
منبع
|
همايش ملي هنرهاي نمايشي و ديجيتال - 1400 - دوره : 2 - دومین همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال - کد همایش: 99201-29237
|
|
|
چکیده
|
ژیل دلوز را بدون شک میتوان یکی از مهمترین فیلسوفان و نظریهپردازان سینما دانست. دلوز در دهه هشتاد میلادی دو جلد کتاب سینمایی نگاشت که مسیرهای اصلی فلسفه سینما را بهعنوان رشتهای مجزا در دانشگاه پایهگذاری کرد. در بین فیلسوفان مختلف، برگسون بیشترین تاثیر را بر نظریات دلوز دارد. هر دو در خصوص زمان اعتقاددارند که زمان امری خطی و کمی نیست و کیفی و غیرمکان مند میباشد. امتداد این فلسفه باعث شکلگیری دیرند زمانی بهعنوان پایه اصلی زمان و سینما در آثار دلوز شد. دلوز در جلد اول کتاب خود به سینمای کلاسیک حرکت- محور و در جلد دوم به آثار مدرن زمان محور میپردازد. زمان، عنصر اصلی روایتهای مدرن دلوز است و تصاویر را به آینهها و کریستالهای زمانی تقسیم میکند. دلوز اعتقاد زیادی به همزمانی زمانها و رویدادهای غیرخطی در آثار مدرن داشت. سینمای مدرن ایران نیز در سالهای اخیر بیشازپیش به فلسفه دلوز روی آورده و عناصر زمانی زیادی در آثار مختلف قابل رویت است. این پژوهش با نظریات سینمای مدرن دلوز با بررسی فیلمهای ماهی و گربه ساخته شهرام مکری، اژدها وارد میشود! اثر مانی حقیقی و مسخره باز همایون غنی زاده، به این نتیجه میرسد که فیلمسازان نسل جوان ایران به رویدادهای غیرخطی با ابزارهایی مثل فلاشبک و فلش فوروارد و همچنین تداعی زمانهای گذشته و حال و آینده در یک پلان علاقه بیشتری پیداکردند. دراینبین، مکری بهشدت تحت تاثیر روند زمانی دورانی است و مانی حقیقی بهعنوان تحصیلکرده فلسفه، عناصر زیادی را از دلوز در آثارش وام میگیرد.
|
کلیدواژه
|
دلوز ,فلسفه ,دیرند ,سینمای ایران ,کریستال زمان
|
آدرس
|
تهران, ادبیات نمایشی, ایران, تهران, ادبیات نمایشی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
raoufsarbakhsh@modares.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|