|
|
تحلیل نمایش نامۀ «بابِلیها»، اثر اسماعیل خلج، بر اساس نظریۀ «بازتابِ» گئورگ لوکاچ.
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9920129237.1400.2.1.32.4
|
نویسنده
|
رباطی اسماعیل
|
منبع
|
همايش ملي هنرهاي نمايشي و ديجيتال - 1400 - دوره : 2 - دومین همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال - کد همایش: 99201-29237
|
چکیده
|
گئورگلوکاچ، نظریهپرداز مشهور مارکسیست و از شاگردان خلفِ «کارل مارکس»، خالق کتابهای «تئوریِ رمان» و «تاریخ و آگاهی طبقاتی» است. او رئالیسم را بهترین نوع ادبی میداند و به اعتقاد وی، «یک اثر هنری واقعگرا، باید انگارههای تناقضات پنهان در یک نظام اجتماعی را آشکار سازد». در حقیقت هنرمند نقشی روشنفکرانه را در جهت به آگاهی رساندن طبقۀ فرودست در شورش علیه نظام سرمایهداری و رسیدن به جامعه بی طبقه، داراست. مقالۀ حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر آراء لوکاچ به مطالعۀ نقش، جایگاه و ارتباطِ هنرمند نویسنده به مثابه یک روشنفکر، در نمایشنامۀ «بابلیها»، اثر اسماعیل خلج پرداخته، و چگونگی بازتاب جامعه را در این اثر رصد نموده است. نظریهپردازان مکاتب انتقادی، همچون لوکاچ، رسالتی را بردوش هنرمند میگذارند، تا طبقات فرودست جامعه را به آگاهی واقعی و راستین برساند. از اینرو نیز در ذیل آراء لوکاچ، در باب هنر متعهد،این نمایشنامه موردتحلیل و بررسی قرار گرفت تا به نتیجهای قطعی رسید که خلج را، در جرگه ایدهآلیستهای هگلی متاثر از هنربرای هنر برشمریم، یا در صف مکتب انقلابیون انتقادی رئالیست، علیه وضع موجود. خلق نمایشنامۀ «بابلیها» پس از 20 سال سکوت تئاتری وآن هم بر اساس داستان «ثروتمندترین مرد بابل»، تا حدود زیادی این پرسش را پاسخ خواهد داد. «بابلیها» را میتوان مانیفست افکار خلج در طی سالهای طولانی فعالیتهای هنری وی دانست.
|
کلیدواژه
|
لوکاچ ,خلج ,روشنفکر ,بازتاب واقعیت ,آگاهی
|
آدرس
|
سوره, نمایش, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|