مدیریت و رهبری در مدرسه آینده

اکثر نظریه پردازان مدیریت و سازمان، قرن آینده را قرن رهبری برای سازمان می دانند. رهبری به دلیل نقشی که در اثربخشی فردی و گروهی ایفا می کند، عنوان بسیار مهمی در رفتار سازمانی است. محققان بیان می کنند که رهبران می توانند عامل تمایز در سازمان باشند. در واقع رهبران پیروان خود را برمی انگیزند تا راه مطلوب را تشخیص دهند و درجهت تحقق اهداف گام بردارند. تغییر اجتناب ناپذیر است و باید به منظور ایجاد تحولات سازنده و موثر در سازمان ها بویژه سازمان های آموزشی، باز طراحی و مدیریت شوند. جهان امروز نیاز زیادی به آن نوع از رهبری دارد که به ایجاد سازمان هایی که به سمت فعال کردن پتانسیل های خود می پردازند، اهمیت می دهد و به حل بحران ها و شرایط اضطراری محیط کار می اندیشد. در عصر حاضر، تحول، بازسازی و نوسازی یکی از ابعاد مهم سلامت سازمانی است و مدیریت این تحولات یکی از مشکل ترین وظایف مدیران است. با به کارگیری نظریه های جدید مانند مهندسی مجدد ( بازاندیشی، بازسازی، بازآفرینی) مدیریت فرایندها، فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش، سازمان های آموزشی از عملکرد مطلوب فاصله دارند و فقدان یک پدیده ی مهم را احساس می کنند که رهبری صحیح و درست می باشد. مفاهیم سازمان، مدیریت، رهبری و فرایندهای مرتبط با آن ها به شدت در معرض تغییرند. با رشد سریع تکنولوژی های مختلف بویژه فناوری اطلاعات و فنون ارتباطی جدید، سازمان ها در معرض تغییرات زیادی قرار دارند و مفاهیمی مانند سازمان های مجازی، دولت الکترونیک، تجدید ساختار و کوچک سازی و مدیریت فیلسوفانه، فضای مطالعه پیرامون سازمان را پر کرده اند بنابراین مدارس فعلی پاسخگوی تغییرات شتابان پیش رو نیستند و نیازمند آن هستند که مطابق با شرایط جهانی و به روز باشند و یکی از این مولفه ها که می تواند در هدایت و بازطراحی مدارس آینده موثر باشد، مدیریت بویژه رهبری مدرسه می باشد از این رو در این مقاله سعی شده است نقش رهبری به خصوص رهبری اخلاقی در مدرسه آینده مورد بررسی قرار گیرد.