بررسی و مقایسه رویکرد های رفتارگرایی و شناخت گرایی درفرآیند یاددهی یادگیری

نظام تعلیم و تربیت مهم ترین رکن هر جامعه است و فرآیند یاددهی و یادگیری همواره یکی از دغدغه‌های اساسی در این نظام بوده است. در رابطه با فرآیند یاددهی و یادگیری، نظریه های متعددی مطرح شده اند که هر کدام به نوع خود به دنبال ارائه روش ها و راه حل هایی برای اجرای درست این فرآیند بودند. نظریه های یادگیری در فرایند یاددهی و یادگیری و نظام تعلیم و تربیت تاثیرات بسزایی داشته اند. این نظریه ها و رویکرد آنقدر حائز اهمیت هستند که هیچ کس نمی تواند تاثیرات این نظریه ها را نادیده بگیرد. از این نظریه ها یا رویکردها، می توان به رویکرد رفتارگرایی و شناخت گرایی اشاره کرد که همواره نقش مهمی در نظام تعلیم و تربیت داشته اند. پژوهش های زیادی در این زمینه صورت گرفته است که هرکدام از آنها به دنبال این هستند که معلمان و فعالان نظان تعلیم و تربیت را با این نظریه ها آشنا کنند و آنها بتوانند در فرایند یاددهی و یادگیری از آن استفاده کنند و ما به یک استاندارد ایده آل برسیم. ما در این پژوهش به دنبال بررسی این رویکرد در فرایند یاددهی و یادگیری هستیم. در این پژوهش از روش کتابخانه ای و از انواع مقالات و منابع مختلف استفاده کرده‌ایم. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان دهنده این است که هریک از رویکرد ها نقاط قوت خاص خود را دارند و در نظام تعلیم و تربیت از اهمیت والایی برخوردارند.